به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله سید احمد علمالهدی در هفتمین جلسه تفسیر آیات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان که در حسینیه دفتر نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی برگزار شد با بیان اینکه نخستین آیه اندیشهساز قرآنی در محور دوم توحید و جهت، آیه ۱۰۲ سوره مبارکه انعام است، اظهار کرد: دو نیاز اساسی انسان در این محور دارد، داشتن مرجعیت و مدیریت است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با اشاره به گسترده بودن لغات در فرهنگ عربی نسبت به فرهنگ فارسی افزود: معادل بسیاری از لغات عربی را نمیتوان در فرهنگ لغات فارسی ترجمه کرد. یکی از این لغات، کلمه «رب» است که به پروردگار ترجمه شده و غلط است درحالیکه معنای رب شامل تمام عناوین ازجمله صاحب، مالک، مدیر، پرورشدهنده و مربی میشود.
وحدت جهت یعنی «اله» و «رب» یکی است
وی با بیان اینکه رب در معنای مدیریت انسان، چه آنچه مربوط به ساختار جسمی، روحی و چه آنچه به روابط خاص انسان با سایر موجودات برمیگردد را مدیریت میکند پس ما به یک رب و اله نیاز داریم، ادامه داد: بنابراین وحدت جهت یعنی آن اله و آن رب یکی است، «ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ»، این الله، رب شما نیز هست.
علم الهدی با اشاره به نظریه دیدرو، فیلسوف فرانسوی که پس از نگارش کتابی در نفی فلسفی وجود خدا در پایان مناجاتنامهای دارد که میگوید «از درون به من ثابت کردی که خدایی هست»، اضافه کرد: تمام اختلافاتی که با مشرکین و ملحدین داریم، در رب است، وقتی پیغمبر اکرم مبعوث شد و مردم را به توحید دعوت کرد، بتپرستان منکر خدا نبودند، آنچه مسئله بود، «رب» بود، مشرکین میگفتند خدا همه ما را خلق کردهاما ما را رها کرده، این موجوداتی که این بتها مظهر و مثال آنان هستند، اینها رب و مدیر ما هستند، یکی هوا را، یکی زمین و یکی آسمان را مدیریت میکند، درحالیکه مدیریت انسان در تمام ابعاد زندگی با یک نفر است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی تصریح کرد: در محور توحید میخواهیم بگوییم که اله ما یکی است؛ در دعای ابوحمزه ثمالی در ابتدای دعا میگوید «خدایا، من که الان آمدم در خانهات، برای گدایی آمدم و حاجت دارم، آمدم فریادرسی میکنم از تو و بهوسیله دعا کردن به تو خدا متوسل شدهام، من مستحق نیستم که تو حرفم را گوش دهی، تو خالق متعالی و من هم بنده هستم، با بدیهایی که کردهام تو میتوانی مرا نبخشی بلکه به کَرَم تو مطمئن هستم و آرامش من به این است که هرچه وعده دادهای عمل میکنی … خدایا منتهای همه نیازها و وابستگیهای من تو خدا هستی، مالک و مدیری غیر توی خدا وجود ندارد».
وی با بیان اینکه من اله و ربی غیر از تو ندارم، چندین بُعد دارد که باید در عرصه زندگی من مبنای شناخت قرار بگیرد و بر اساس باور آن زندگی کنم، عنوان کرد: آمریکا با این قدرت و توانمندی در جهان، اسیر یک مشت مردم فقیر متدین و مؤمن یمنی شده، این مشیت خداوند متعال است زیرا تمام قدرتها به خدا بازمیگردد.
باور به حاکمیت الله در تمام عرصه زندگی
علم الهدی بیان کرد: در پنج جای قرآن میخوانید «لا حُکْمَ إلاّ لِلّهِ» یعنی هیچکسی جز حاکمیت الله حق حاکمیت ندارد. اگر میخواهی به پیشرفتی برسی مرجع و امیدت باید به خدا باشد همانطور که وقتی یک کشاورز دانهای میکارد، یک بیمار روی تخت بیمارستان است، راه همه آنان امید به خداوند است، پس اگر به خدا امیدوار باشیم و این باور در ما نهادینه شود، هیچگاه در زندگی دغدغه و اضطراب نخواهیم داشت.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی در ادامه بیان کرد: نکته مهم دیگر در توحید وابستگی به یک نقطه و آنهم خدا است زیرا اگر به غیر خدا در زندگی باور کنم و وابسته شوم، از همان ناحیه ضربه خورده و سقوط میکنم. مورد بعدی داشتن یک مرجع فکری در عرصه اندیشه و آنهم خداست. این باور نسبت به خدا باید در زندگی محور تمام اندیشه و فکر انسان شود، روی هرچه میخواهیم فکر و عمل کنیم باید بر اساس خداباوری باشد، اگر این نقاط در جریان وجود ما حاکم شد و کانون جریان اندیشه ما را این پنج نقطه تشکیل داد، توحید ما کامل است.
وی به آیاتی که در قرآن به اتحاد الوهیت و ربوبیت خداوند اشاره دارند، پرداخت و گفت: خداوند متعال در آیه ۵۴ سوره اعراف میفرماید «هم آفرینش مال خدا است و هم امر مال خداست که تربیت و مدیریت ما دست خدا است»، در آیه ۸ سوره انعام نیز میفرماید «حاکمیت مخصوص خدا است»، در آیه ۱۴۸ بقره بار دیگر میفرماید «هر رویکردی که دارید یک نقطه مرجع دارد که ذات مقدس پروردگار است» و یا در آیه ۴۱ سوره رعد میفرماید «حاکم خدا است و کسی نیز نمیتواند در حکم خدا، چرا بیاورد»، در نهایت در آیه ۳۳ سوره مبارکه رعد میفرماید «آدم خودش دنبال کارها میرود اما آنکه بالای سر کار است، خدا است».
لازمه درک قرآن، وجود عترت است
علم الهدی با بیان اینکه خالقیت خدا و ربوبیت خدا مطلق است، ابراز کرد: اگر این خدا گرایی و باورمندی در زندگی انسان باشد، یک چیز دیگر لازم است که اگر آن گرایش را داشته باشیم به تمام باورها میرسم و آن عشق و گرایش به اهلبیت (ع) است. چنانچه این گرایش در دل من حاکم شد تمام مسائل من را درمان میکند زیرا دلیل اینکه پیغمبر (ص) عترت را در کنار کتاب قرآن قرار داد، تنها به دلیل روشن کردن کتاب برای فهم انسان نبود بلکه جهت دیگر آن این بود که ما از نظر قلبی به عترت وابسته شویم و وقتی به عترت وابسته شدیم، تمام نسخههای قرآن در ذهن ما عملی میشود.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید