خبرگزاری مهر، گروه استانها – سیاوش مسلمی*: از دل ویرانهها، جایی که زمان به خاک افتاده و دیوارها به زبان تلخ زخم سخن میگویند، یحیی سنوار چون ققنوسی سر برآورد؛ مردی که مرگ را نه هراسی در دل، بلکه حیاتی دوباره در جان میدید. او نه فقط فرماندهای در سنگرهای نبرد، که روح بیداری در قلب جهانی خفته بود.
سنوار، آینهای شد در برابر تاریخی که زخمهای فلسطین را به فراموشی سپرده بود. با چفیهای بر صورت و چوبی در دست، آخرین فریاد آزادی را به سمت آسمان پرتاب کرد؛ فریادی که مرزها را درنوردید و در گوش جهانیان پژواک یافت.
او میدانست که صلح و سازش با شیطان، واژههای بیگانهای هستند در قاموس مبارزان؛ آنجا که دیگران از سازش دم میزدند، او بر ایمانش ایستاد؛ «یا پیروزی میشویم یا دنیا را به کربلا تبدیل می کنیم» او راهی جز این نمیشناخت.
سنوار از تبار مجاهدانی بود که قلوبشان همچون شمشیری آخته، ترس و تردید را از ریشه برمیکند. در میان زخمها و محاصرهها، همچون گلی میان خارها، به امید آزادی قدس رویید و در برابر سختترین دشمن، قامتی شکستناپذیر یافت. او تجسم جملهای شد که سالها پیش شهید حاج قاسم سلیمانی فریاد زده بود: «فرهنگ ما در جنگ، فرهنگ برو نیست.» سنوار ماند، جنگید، و خونش را در پای درخت آزادی جاری کرد.
یحیی سنوار زاده اردوگاه پناهندگان فلسطینی بود؛ از خاکی که زخمخورده بود و همچون همه فلسطینیها، در دل خود، آرزوی بازگشت به خانهای غصب شده را میپروراند. او از نسل شیخ شهید احمد یاسین بود؛ هرگز در برابر طمعِ سازش و فریبِ اشغالگران سر فرود نیاورد. ۲۳ سال در زندانهای صهیونیستی، اما روحش آزادتر از همیشه بود؛ و آنگاه که آزاد شد، همچون طوفانی به میدان بازگشت. او طراح حماسه ۷ اکتبر بود، خالق طوفان الاقصی و با شهادتش طوفانی تازه بر پا کرد.
پهپادهای دشمن، که برای مخابره تصویر ذلت آمده بودند، مرگ اسطورهای را ثبت کردند که جهان را به حیرت انداخت. رسانههای دروغپردازِ صهیونیستی، ندانستند که آن تصویر، آغاز زندگی دیگری است. او نه فقط در سنگرهای نبرد، بلکه در قلبهای میلیونها آزاده جهان زنده ماند. او نشان داد که نه آهن و آتش، بلکه ایمان و اراده، سلاح اصلی مبارزان است.
رژیم اشغالگر، گمان برد که با شهادت او، پایان انتفاضه فلسطین را رقم خواهد زد؛ اما خون سرخ او حیثیت فرزند نحسِ صهیون را از بین برد. خون او دوباره قلب کودکان فلسطینی و تمامی آزادگان عالم را به تپش انداخت. آئینه هزاران تکهای شد در دست مردم اروپا و دانشجویان آمریکایی که در سمت درست تاریخ بایستند و مظلومیت فلسطین را فریاد بزنند.
در جهانی که ارزشها در چنگال ماشینهای رسانهای تحریف میشوند، سنوار با مرگش حقیقتی جاودانه را فریاد زد؛ سنوار، حتی در حالیکه خسته و نشسته بود، بلندترین قامت ایستادگی را به نمایش گذاشت. چوب در برابر تانک؛ ایمان در برابر اشغال؛ روحی که در برابر آهن، تسلیمناپذیر ماند.
خداحافظ… خداحافظ ای برادر رزمنده ام. تو نه فقط در میدان نبرد، که در جان ما جاودانهای. شهادت تو، زنجیرهای ترس را از هم گسست و جهانی را به ایستادگی فراخواند. خداحافظ، ای اسطورهای که نه تنها رژیم کودک کش صهیونیستی بلکه تمام تمدن غرب را با سادهترین ابزارها تحقیر کردی؛ از این پس، نام تو در کنار آزادگان تاریخ با افتخار زمزمه خواهد شد، همانگونه که در هر نسلی، صدای آزادی خاموش نمیشود.
* فرمانده سپاه کربلا
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید