به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «جامجم» به کنترل فضای مجازی غربیها پرداخته و نوشت: در پاییز سال گذشته، کمیسیون برابری و جنسیتی اتحادیه اروپا (FEMM) گزارشی تحت عنوان «وضعیت شبکههای اجتماعی برای زنان و دختران» منتشر کرد. این گزارش به عدم کارایی قوانین فضای مجازی اشاره کرده و بررسی میکند که چرا زنان و دختران نسبت به پسران و مردان، بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند. این پرسش با بررسی آزمایشها و دادههای مختلف نشان میدهد که تأثیرات منفی شبکههای اجتماعی بر این قشر تنها با وجود قوانین محدودکننده یا آموزشهای سواد رسانهای کافی نیست، بلکه لازم است بر تغییر نگرش افراد نسبت به معنای زندگی نیز کار شود. بااینحال، این نکته در گزارش بهطور کافی مورد توجه قرار نگرفته بود، زیرا در میان انبوهی از آمارهای منفی درباره وضعیت زنان غربی در فضای مجازی گم شد. بهدلیل نگرش تجربی، راهحلها مجدداً بر آموزش و پیگیری میزان موفقیت قوانین کنترل متمرکز شده بودند. بنابراین، اروپا به قانون فیلترینگ و تأثیرات آن اعتقاد داشت، اما میخواست این قوانین بارروانی دختران وزنان اروپایی راکاهش دهند تا از بروز افسردگی و اضطراب جلوگیری شود. آنان به این نتیجه رسیدهاند که سلامت جسمی و روحی زنان شرط ضروری برای ایجاد یک جامعه قوی است. نکتهای که امامخمینی (ره) شبیه به آنرا در ۴۰ واندی سال پیش فرمودند: «من شما بانوان رابه رهبری قبول دارم! اگر شما زنها خوب شدید، هم مردها خوب خواهند شد، هم بچهها. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. کلید حل مشکل و کلید تداوم انقلاب بهدست شما زنهاست.»
نتایج فیلترینگ غربی
در موج چهارم فمینیسم، اصل توانمندسازی زنان در دسترسی به فضای مجازی مورد تأکید قرار گرفت و هدف این بود که زنان همانند مردان از حق برابر برای استفاده از اینترنت برخوردار باشند. بدین معنا که اگر شبکههای اجتماعی بهعنوان بلندگویی برای آزادیبیان عمل میکنند، زنان نیز باید سهمی در این فضا داشته باشند و از آن برای شکوفایی علمی، اجتماعی و حتی جذب افراد به پویشهای فمینیستی بهرهبرداری کنند. اما آیا واقعاً چنین چیزی محقق شد؟ گزارش سال ۲۰۲۳ کمیته برابری و جنسیتی اتحادیه اروپا، به بیان واقعیتهای متفاوتی پرداخت. این گزارش تأکید میکند که زنان و دختران بهدلیل تفاوتهای ذاتی، آسیبهای بیشتری از شبکههای اجتماعی متحمل میشوند، و این آسیبها در موقعیتهای برخط بیشتر نمایان میگردد. این تفاوتهای ذاتی به تعریف نقشها در خانواده و جامعه مرتبط است و از این تعاریف، کلیشههای جنسیتی در فضای مجازی شکل میگیرند که بر رفتار کاربران تأثیر میگذارند. بهعنوانمثال، اگر به نوع اسباببازیهای دخترانه و پسرانه موجود در بازار نگاه کنیم، تفاوت انتظارات اجتماعی آنان بهوضوح مشخص میشود؛ زیرا این اسباببازیها غالباً منعکسکننده تقسیم کار در خانواده و جامعه هستند. برای نمونه، دختران از کودکی با مشاهده عروسکها یا قابلمههای پلاستیکی با وظایف مراقبتی، خانهداری و مادری آشنا میشوند. بالعکس، پسران با دیدن تفنگهای آبپاش یا تیروکمانهای پلاستیکی با فعالیتهای فیزیکی، رقابتی و پرخاشگرانه مواجه میشوند. به همین دلیل، پسران از سنین پایینتر اعتمادبهنفس بیشتری برای انجام رفتارهای پرخطر دارند و نسبت به اقدامات منفی دیگران انعطافپذیرتر هستند؛ درحالیکه دختران محتاطتر بوده و کمتر احساس امنیت میکنند. ازاین رو، یکی ازتفاوتهای ذاتی بین پسران و دختران در میزان خطرپذیری است که در فضای مجازی بیشتر مشهود است. ازشواهد آن هم تحقیق بر بیش از ۲۲۰ هزار نوجوان در آمریکا و بریتانیا در سال ۲۰۲۰ بود که میگفت مسائل روانی دختران بهجهت استفاده از شبکههای اجتماعی درحال افزایش است. اما برای پسران این موضوع چندان مشکلی نداشت و یا اینکه آنان خود را بیشتر درگیر بازی میکردند. یا در موردی دیگر که درسال ۲۰۱۸ از بین ۱۰ هزار نوجوان بریتانیایی انجام شد گزارش اعلام میکرد دختران با کمتر از سه ساعت بودن در شبکههای اجتماعی ۲۶ درصد بیشتر احتمال افزایش علائم افسردگی را دارند. درصورتیکه برای پسران تنها ۲۱ درصد بود و این آمار با افزایش زمان در بالای پنج ساعت سطح آسیبپذیری دختران را به ۵۰ درصد و برای پسران به ۳۵ درصد میرساند. فرصتهای برابر مورد نظر فمینیستها در استفاده از اینترنت، آسیبهایی به همراه داشت که بار اصلی آن بر دوش دختران نوجوان بود و باید بهطور جدی با قوانین محدودکننده و فیلترینگ پیگیری میشد. اما نکته اینجاست که فمینیستها به تفاوتهای ذاتی میان زنان و مردان توجه کافی نداشتند و این موضوع میتواند به موقعیت خودشان، بهویژه در سنین نوجوانی، آسیب برساند.
چرا قوانین کنترلکننده باید مورد توجه قرار گیرند؟
پس از انتشار گزارشهایی درباره افزایش مشکلات روانی در میان دختران، محققان اروپایی و آمریکایی به بررسی علل برخی از این مشکلات پرداختند. با تحلیل آمارها، پژوهشگران دریافتند که زنان بیشتر بهمنظور تقویت روابط اجتماعی و برقراری ارتباط در شبکههای اجتماعی با محوریت بصری فعال هستند، درحالیکه مردان بهدلیل تأمین نیروی اقتدار خود، بیشتر بر امور سیاسی متمرکزند. بههمیندلیل، حضور زنان در شبکههایی نظیر اینستاگرام، پینترست و فیسبوک بیشتر از مردان است، درحالیکه مردان غالباً در توئیتر فعالتر هستند. این وضعیت بهدلیل تغییرات هویتی و سبک زندگی برای زنان غربی چندان مثبت ارزیابی نمیشود و بار روانی آنها را افزایش میدهد؛ مسائلی مانند آزار و اذیت آنلاین، اعتمادبهنفس پایین، تصویر منفی از بدن خود و نارضایتی را به همراه دارد. مشکل اساسی بر سر دیدن یا ارسال تصاویر است که میتواند به برجسته شدن یا پنهان ماندن جنبههای زنانه منجر شود. بهطور خاص، در گزارشی از اتحادیه اروپا به موضوع «نظارت نانویی» اشاره شده است که در آن گفته میشود استفاده از فناوریهای ویرایش یا دستکاری تصویر در شبکههای اجتماعی باعث احساس ناامنی در زنان میشود.درواقع، زنان با ویرایش تصاویر خود تلاش میکنند تا در بهترین حالت خود را معرفی و به این ترتیب توجه و لایک بیشتری دریافت کنند. اما اگر این هدف محقق نشود، ممکن است به اضطراب و افسردگی منجر گردد. پژوهشگران بر این باورند که ظهور چنین روندی ناشی از فشارهای تبلیغاتی هدفمند درشبکههای اجتماعی است، مانندجراحیهای زیبایی، نوشیدنیها، مراقبت ازپوست، ناخن ومکملهای مو. این موضوع در ایران نیز رو به افزایش است و به ترویج سبک زندگی تجملاتی میانجامد. آسیب هویتی ناشی از این وضعیت حتی از سبک زندگی نیز مهمتر است، زیرا زنان سلفیانداز هنگام بارگذاری عکسهای خود درصفحاتشان، خود را درمقایسه با تصاویر بلاگرهای تناسب اندام میبینند. این احساس نارضایتی از جذابیت بهسرعت به آنها منتقل و نتیجهاش عصبانیت و خلقوخوی نامناسبی میشود که بهبودی برای آنها به همراه ندارد. نکتهای که در مقالات سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ در مجله تصویر بدن به آن اشاره شده، این است که این اقدامات به جنسی شدن زنان در جامعه منجر میشود. به عبارت دیگر، بدن و زیبایی زنان به معیارهایی برای سنجش ارزش آنها توسط دیگران تبدیل شده است و برای کسب بالاترین امتیاز، آنها باید نهایت تلاش خود را در جلوهگری به کار ببرند. این نگرش خطرناک امروزه بهویژه در میان نوجوانان، بهویژه دختران ۱۶ تا ۱۸ ساله ایرانی، بیشتر به چشم میخورد و در سال ۲۰۲۲ در مجله روانشناسی بالینی کودک و خانواده تحت عنوان«طوفان کامل» نامیده شد. زیرا براساس این نگرش، بدن نوجوانان بهعنوان اولین ارزش آنها تلقی شده و باید در فضای مجازی کنترل شود.بههمیندلیل، قانون خدمات دیجیتال اروپا(DSA)به مسائلی نظیر مبارزه با محتوای غیرقانونی، تبلیغات شفاف و اطلاعات نادرست پرداخته است. این سند درژوئیه ۲۰۲۲ به تصویب رسید و از اواخر آوریل ۲۰۲۳، پلتفرمهای بزرگی مانند لینکدین، اینستاگرام، فیسبوک و پینترست ملزم به اجرای آن شدند. اما راهحل تنها به این قوانین محدود نمیشود؛ بلکه باید نگرش مثبت نوجوانان به دین را تقویت کرد تا اولویت بدنگرایی تغییر یابد. زیرا قوانین فیلترینگ براساس نگرش تجربی غربی اجرا میشوند و مفاهیمی مانند معنویت و دین را در نظر نمیگیرند. به همین دلیل، خروجی گزارش «وضعیت استفاده از شبکههای اجتماعی توسط زنان و دختران» اتحادیه اروپا ناقص ارزیابی میشود.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید