به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۱۷ دی ماه، سالروز اجرای توطئه استعماری کشف اجباری حجاب توسط رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۴ است. با کودتای زمستان ۱۲۹۹ در یکصد سال پیش تاریخ معاصر ایران وارد مرحله تازهای شد. یک افسر ناشناس قزاق به نام، رضاخان که در میان هم قطارانش به رضا ماکسیم مشهور بود زمام امور را در دست گرفت و چهار سال بعد بر تخت پادشاهی ایران تکیه زد و از رضاخان سردار سپه به رضاشاه پهلوی تبدیل شد. دیکتاتوری که سالهای حکومتش یکی از پرعبرت ترین دورانهای تاریخ ایران است.
او را مأموران انگلستان در ایران نشان کرده بودند و با برنامهریزی همانان بر اریکه قدرت نشست. اندوهبارتر اینکه محلل های فکری این فاجعه و سپس پادوهای استبداد نخبگانی بودند که چه بسا خود آنها به مراتب لایق تر از رضاخان برای منصب حکمرانی بر کشورشان بودند.
استعمار پیر در مبارزه با فرهنگ اسلامی، عاملانش را به این واداشت که طرحهایی را به اجرا بگذارند که حیا و عفت زنان را زائل کند.امان الله خان در افغانستان، مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه و رضاشاه پهلوی در ایران مأموریت یافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه کنند. استعمارگران دریافته بودند که مستقیماً نمیتوانند مسأله کشف حجاب را مطرح کنند لذا بهتر دیدند ابتدا از تغییر لباس مردان شروع کنند
در این راستا رضاشاه با مطرح کردن تغییر لباس و کلاه اروپایی (شاپو) و متحدالشکل کردن لباس مردان، اقدام به تغییر لباس اسلامی و کشف حجاب بانوان نمود. وی این عمل غیر اخلاقی را از خانواده خویش آغاز کرد و سپس به کل جامعه سرایت داد با وجود آنکه مصطفی کمال آتاتورک الگوی رضاشاه در کشف حجاب هرگز این مسئله را درباره همسر خود لطیفه خانم نپذیرفت و همسر پدر ترکیه نوین، تا آخرین روز زندگی مشترک با مصطفی کمال در ۱۲ اوت ۱۹۲۵ محجبه بود.
نخستین گروهی که در ایران به این کاروان ضداسلامی پیوست، خانواده وزیران و دست اندرکاران نظام استبدادی بودند. در نهایت علی رغم مخالفتهای فراوان مردم مسلمان و علما و نیز وقوع حادثه خونین مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به اجباری شدن بر سرنهادن کلاه شاپو، رضاشاه در هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ شمسی، در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند در این جشن شرکت کرد.
مأموران رضاخان در راستای اجرای این قانون، شب و روز در کوچهها و خیابانها گشت میزدند و هر جا زنِ باحجابی را مییافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را برمیداشتند و مردان را مجبور میکردند تا زنهایشان را سر برهنه به خیابانها و مجالس ببرند.
اما از همه این موارد خائنانه تر اقداماتی بود که توسط رسانههای آن روزگار اعم از شعر شعرا، سخنرانی روشنفکران و روزنامهها و مجلات صورت میپذیرفت. هرچند که مبارزه فرهنگی با حجاب، سالها پیش از رضاشاه و توسط برخی روشنفکران خودباخته در برابر افکار بیگانه باب شده بود اینها بخشهای فرهنگی جامعه عملاً به یکی از بخشهای اصلی پروژه دیکتاتور چکمه پوش تبدیل شده بودند و از مدتها قبل و پس از اعلام رسمی دستور حکومت پهلوی به انحراف افکار عمومی از صدمات و مفاسد پیدا و پنهان کشف حجاب میپرداختند.بعضی از شاعران که باد تجدد در دماغ داشتند، با اشعار خود کشف حجاب را تأیید و تشویق میکردند.
در پژوهش «زمینههای فرهنگی و ادبی کشف حجاب در ایران؛ شعر مخالفان و موافقان» آمده است که: «بررسی اشعار موافق کشف حجاب، نشان میدهد که استدلالات موافقان برای کشف حجاب در دسته بندی زیر قرار میگیرد: بهبود وضعیت عمومی زندگی و فرهنگی زنان با آزادی زنان و حضور آنان در اجتماع، تحصیل علم و هنر و معرفت، انکار رابطه دین و حجاب، عدم تأثیر حجاب بر عفت زنان، و باستان گرایی و مخالفت با اسلام. در این دوره یکی از مسائل عمده ای که مورد انتقاد قرار میگرفت عدم آزادی زنان یا آنچه از آن به عنوان اسارت زن یاد میشد، بود. تلقی معمول از آزادی زنان عمدتاً برداشتن حجاب و آنچه قید و بندهای کهنه و پوسیده نامیده میشد، به شمار میآمد. در نظر بسیاری از شاعران شعر ضدحجاب، این آزادی هم به نفع خود زنان است و هم به صلاح کشور. همچنین برداشتن حجاب، زنان را از خانههایشان بیرون میآورد و به صحنه اجتماع وارد میکند.»
میتوان گفت رسانه در حد و اندازه آن روزگار که شامل روزنامه، مجله، شعر و سخنرانی بود از یک سو سعی میکرد تصویر گذشته زنان ایران را سیاه و از سویی دیگر تصویر زنان را پس از کشف حجاب اجباری تصویر روشن، پر از ابتکار، علم، دانش و مؤثر در سرنوشت اجتماع نشان دهد. این اتفاق سعی میکرد زمینه سازی برای اجرای کشف حجاب را انجام دهد ولی به دلیل مقاومتی که جامعه زنان ایران در مقابل این طرح استعماری و استبدادی داشت، رژیم پهلوی سعی کرد با نشان دادن خشونت فوق العاده اش در اجرای این طرح، آن مقاومت را بشکند، که البته روند تحولات آینده نشان داد، که به هیچ وجه در این امر موفق نبود و جامعه زنان ایران توانست یکی از زیباترین جلوههای مقاومت علیه طرحهای فرهنگی استعمار را به نمایش بگذارد.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید