0

پیت‌های نفتی که بهانه مبارزات انقلابی شد

پیت‌های نفتی که بهانه مبارزات انقلابی شد
بازدید 82

 خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: تأثیر نقش زنان در طول تاریخ همواره مورد توجه بوده و بانوان توانسته اند با حضور مؤثر خود به ویژه در اسلام همواره دوشادوش مردان اثرگذاری های بی نظیری را در تاریخ به ثبت برسانند.
حالا که روزهای انقلاب را ورق می زنیم، سراغ بانویی رفته‌ایم که خاطرات جوانی و نوجوانی خود را از روزهای آغازین انقلاب و پیش از آن با شوق وصف ناشدنی برای ما تعریف کرد، «مینا کریم بیجاری» از بانوان فعال و مبارز دوران انقلاب در استان گیلان است که از خاطرات شیرین مبارزات خود برای ما می‌گوید.
این بانوی مبارز گیلانی از روزهای شرکت در تظاهرات می‌گوید: روزهای سرد زمستان برای گرم کردن خانه همواره باید پیت‌های نفت را پر می‌کردیم تا بتوانیم خانه را گرم کنیم، صبح روز ١۵ دی ۵٧ بود که مادرم ساعت ۶ صبح به انتهای محله باقر آباد رشت رفته بود تا پیت‌های نفت را پر کند، سوز و سرما زیاد بود و تمام وجود مادرم از سرما می‌لرزید، او تا ساعت ١٠ و نیم ایستاد اما خبری از تانکر نفت نبود، پیت‌ها را به همسایه سپرد و به خانه برگشت تا کمی آرام بگیرد و برگردد.
کرم بیجاری ادامه می‌دهد: وقتی دستان قرمز مادرم را دیدم با تمام وجودم شرمنده مهر مادری او شدم و گفتم مادر شما استراحت کن ما (من و خواهرم) خود را به صف می‌رسانیم و وقتی تانکر آمد بیا و برای حمل آن به ما کمک کن.
وی با بیان اینکه از ساعت ١١ تا ۴ بعد از ظهر ماندیم اما خبری از تانکرها نبود، می‌افزاید: صف‌های طولانی باقر آباد تا خیابان تختی رسید مردم منتظر تانکر بودند و لحظه به لحظه صف‌ها طولانی می‌شد تا اینکه انتهای صف ما به تختی یعنی تجمع مردم انقلابی رسید و ما نیز خود را به گرمای جمع انقلابی رساندیم و با مردم شعار «مرگ بر شاه» می‌دادیم و با تجمع مردم خود را به شهرداری رساندیم در جایی که مأموران شاه با گازهای اشک آور و تیرهای هوایی سعی در متفرق کردن ما داشت.

همدلی مردم با مبارزان انقلابی
این بانوی مبارز انقلابی با اشاره به همدلی مردم که در خانه‌های خود را به روی انقلابیون باز می‌کردند تا توسط مأموران شاه دستگیر نشوند، ادامه می‌دهد: درب خانه‌ای به سوی ما باز شد ما به خانه وارد شدیم و با غذای گرم پذیرایی شدیم تا فضا آرام شد و ما برگشتیم.
کرم بیجاری می‌گوید: نگران نفت و پیت‌ها بودیم که مبادا دست خالی به خانه برگردیم اما این نگرانی محقق شده بود و وقتی به محل قرار گرفتن پیت‌ها رفتیم دیدیم نه تنها خبری از تانک‌های نفت نبود بلکه اثری از پیت‌ها هم نبود و ما شرمسار از قولی که به مادر داده بودیم اما خوشحال از اینکه همدل با مردم بودیم، به خانه برگشتیم.
دانش آموزان هم پای کار بودند
این بانوی مبارز گیلانی با اشاره به همبستگی دانشگاهیان با محوریت دانشگاه گیلان و دانش آموزان در تاریخ ٩ دی ١٣۵٧ ادامه می‌دهد: مدرسه مهد دانش که من در آنجا تحصیل می‌کرد و مدرسه شاپور پسران تظاهرات راه انداختند و باقی مدارس هم خود را رساندند، ادامه می‌دهد: با وجود مخالفت اولیای مدرسه خود را با شور و شعف انقلابی به جمع تظاهرکنندگان رساندیم.
کرم بیجاری با اشاره به اینکه مدرسه او در حاجی آباد بود و آن روز خود را به خیابان امام (شاه سابق) رساندند که مأموران شاه با گاز اشک آور و تیره هوایی سعی در متفرق کردن جمع بی شمار مردم، دانشگاهیان و دانش آموزان داشتند، می‌افزاید: در این اقدام چشمان من از گازهای اشک آور آسیب دید و دوستم من را به مغازه‌ای رساند تا با آب شست و شو دهم و صاحب مغازه نیز با همراهی درب مغازه را بست تا من با خیال راحت چشم خود را بشورم.
این بانوی انقلابی ادامه می‌دهد: وقتی مادرم چشمان قرمز من را دید با مهر مادرانه و دلنگرانی همیشگی خود گفت که من شما را مدرسه می‌فرستم و شما سر از تظاهرات در می‌آورید، من مادرم و به فکر دل نگران من هم باشید. روزهای جوانی ما با استرس‌های مادرانمان و با شور و شعف انقلابی گذشت.

💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید

📜 قوانین ارسال نظرات کاربران
  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم ایران مدیکال منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *