خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر: وارد مترو میشود، خوششانس است که صندلی خالی برای نشستن وجود دارد، اما بدشناسی جای دیگری یقهاش را میگیرد. خسته است و خوابآلود. خودش نمیفهمد چهطور به خواب میرود. زن غرق در خواب است پتویی هم به خودش پیچیده. مردی وارد مترو میشود، فندکی زیر پتوی زن میگیرد و در صندلی ردیف رو به روی زن مینشیند به تماشا. زن که هفت پادشاه را خواب دیده فکرش را هم نمیکند چند دقیقه بعد قرار است در آتشی داغ، بسوزد و خودش و خوابهایش با هم دود شوند.
این نه قصه است و نه فیلمنامه یک فیلم هالیوودی. این داستان سوختن زنی است که سوار مترویی در نیویورک شده و هرگز به مقصد نرسیده. «برتینا کاوام» زنی ۵۷ ساله بود که در قطار بروکلین خوابیده بود. هنگامی که او خواب بوده، مردی وارد قطار شده و پتو یا لباس او را به وسیله فندک آتش زده. کاوام دچار سوختگی وحشتناکی شد و جان باخت. گفته شده شخص جنایت کار با کاوام هیچ شناخت قبلی نداشته و اصلاً یک دیگر را نمیشناختند. به گفته منابع امریکایی شخص مجرم از مهاجران غیر قانونی و اهل گواتمالا بوده. نام او «زاپاتا کالیل» است و رسانههای محافظهکار آمریکایی میگویند: «در سال ۲۰۱۸ به صورت غیرقانونی وارد این کشور شده است.»
بر اساس بیوگرافی سالنامه جایی که کاروان در آنجا درس میخوانده گفته شده او آرزو داشته مهماندار هواپیما شود. به گفته دوستانش او چندماهی را در پناهگاههای بیخانمانهای نیویورک زندگی میکرده. کاوام که به خاطر «لبخند میلیون دلاری» معروف شده بود حالا خودش و لبخندش هر دو سوختند.
مردم تماشاگر
برتینا کاوام ۵۷ ساله در حالی جان داد که طبق تصاویر دوربینهای مدار بسته مترو، فردی که عامل این جنایت بود با آرامش کامل در صندلی مترو نشست و سوختن او را تماشا کرد. او پس از شلوغ شدن فضای قطار از این شلوغی سوءاستفاده کرد و از واگنهای دیگر قطار فرار کرد، اما به وسیله پلیس آمریکا دستگیر شد.
فیلمهای منتشر شده از لحظه سوختن کاوام نشان میدهد که مردم داخل قطار هم نه کاپشنی روی او انداختند و نه تلاشی برای مهار آتش کردند. آنها فقط تماشا کردند و فیلم گرفتند. حتی یک نفر از آنها هم خودشان را جای کاوام نگذاشتند. آنها فکرش را هم نکردند که ممکن بود این اتفاق به جای کاوام برای یکی از آنها بیفتد.
عمق فاجعه آنجاست که جسد کاوام به قدری سوخته بود که پس از یک هفته از طریق اثر انگشت مشخص شد این جسد متعلق به چه کسی است. یعنی حتی یک نفر هم برای کمک نیامده و کاوام تا آخرین ذرات بدنش هم سوخته. بسیاری از رسانهها این اتفاق را «یک فاجعه انسانی» دانستهاند.
پیشتر هم یک فیلم دیگر از متروی ژاپن منتشر شده بود که یک آقایی جلوی در مترو حالش بد شده بود و بیهوش روی زمین افتاده بود. عابران پیاده ژاپنی یا به او میخندیدند یا حداقل فقط رد میشدند. دریغ از یک کمک انسان دوستانه.
ایرانیها بیتفاوت نیستند!
اگر حادثه سوختن برتینا کاوام در ایران اتفاق میافتاد یا در مترویی در تهران هیچگاه این زن تا این حد دچار سوختگی نمیشد. ایرانیها منتظر نمیمانند تا کسی از آنها کمک بخواهد، ذات ایرانیها طوری است که همیشه به همه کمک میکنند، فرقی نمیکند انسان باشد یا حیوان.
سال پیش که خبر آتش گرفتن خانهای در امیدیه خوزستان سر و صدا به پا کرد، ماجرا از این قرار بود که مادر این خانواده به همراه دو دختر خود در آتش گیر افتاده بودند. اما این خانواده پسری نوجوان هم داشتند. «امیرمحمد انصاری» که دانشآموز دوره متوسطه دوم بود نتوانست تحمل کند مادر و خواهرانش در آتش بسوزند.
او برای نجات خانواده خود به دل آتش زد و اتفاقاً موفق هم شد. مادر و خواهرانش را نجات داد اما خودش دچار سوختگیهای فراوانی شد که سرانجام جانش را از دست داد. این نوجوان، خانواده خود را از خانه خارج کرد و جان آنها را نجات داد اما خودش موفق به خروج از خانه نشد.
سال ۱۴۰۰ هم «علی لندی»، نوجوانی اهل ایذه بود که برای نجات جان دو نفر از همسایههای اقوامش از یک حادثه آتشسوزی، دچار سوختگی شد. او هم پس از دو هفته بستری بودن در بیمارستان جان باخت و همشهریهای او به علی لندی لقب «نوجوان فداکار ایذهای» را دادند.
حالا که اخبار آتش زدن برتینا کارام و بیتفاوتی مردم آمریکا نسبت به این ماجرا در رسانهها دست به دست میشود بد نیست ناداستان کسانی که در ایران برای نجات جان دیگران جان خودشان را هم از دست دادند را مرور کنیم.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید