به گزارش اکوایران، خودروسازی در کشور ما همواره در بستر سیاستگذاریهای دولتی انجام شده و شرکتهای خودروساز ایرانی که با مدیریت دولتی همراه هستند؛ چه از نظر قیمتگذاری محصولاتشان و چه از نظر هدفگذاری تولید و فروش، به سیاستهای دولت وابسته هستند. حتی مدیران عامل این شرکتها با توجه به مالکیت دولتی هیئت مدیره، توسط دولتهای مختلف تعیین شدند و هر چند سال یکبار، جای خود را به مدیری جدید دادهاند. با توجه به تغییرات دولتها بعد از انقلاب، معمولا صندلیهای مدیرعاملی در شرکتهای ایرانخودرو و سایپا ماندگار نبوده و در سالهای گذشته سرعت تغییر این صندلیها بیشتر هم شده است که نتیجه آن نیز در عملکرد مالی این دو شرکت معلوم است.
عمر شرکت سایپا حدودا 43 ساله و چهارده مدیرعامل قبلی این شرکت به طور متوسط 3 سال ریاست کردند که این عمر ریاستی در 15 سال قبل به کمتر از دو سال رسیده است. روند زیان فصلی تعدیل شده سایپا در 10 سال گذشته نشان میدهد که هر هفت مدیر عامل دستاورد مثبت مناسبی از نظر سودآوری نداشتند و این مدیران یکی پس از دیگری برای مدت کوتاهی روند مدیر قبلی را در جهت تداوم سیاستهای دولت پیش گرفتند که در نهایت هفت سال و نیم گذشته را شاهد زیاندهی شکرت سایپا بودیم.
ایرانخودرو نیز شرایط مشابهی داشته و تغییرات مدیران عامل در این شرکت نتوانسته تأثیری در بهبود عملکرد آن داشته باشد. هر مدیر حدودا عملکردی مشابه با مدیر قبل از خودش به جای گذاشته است. تغییرات سود و زیانی ایرانخودرو هم در دهه اخیر، بیشتر از روند سیاستگذاریها و تغییرات خارجی مثل توافق و تحریم یا تورم نشأت گرفته که با چالشیتر شدن فضای اقتصادی کشور هم تغییر کرده است.
نیما رفت / مقاومت تلخ اردیبهشت شکست
بررسی بازدهی سهام ایرانخودرو و سایپا پس از تعدیلش نسبت به بازدهی شاخص کل بورس تهران در دوره مدیران عامل این شرکتها در ده سال گذشته نشان میدهد که شرکت ایرانخودرو تعادل بهتری را در این مدت به نسبت سایپا داشته است.
ایرانخودرو در این مدت چهار مدیرعامل عوض کرده؛ در حالی که سایپا هفت تغییر در سمت مدیر عاملی داشته و به نظر میرسد که این تغییرات متعدد، تأثیر زیادی بر نوسانهای قیمتی سهام این شرکتها گذاشته است. به زبان سادهتر، هر چند نقش مدیران عامل در روند زیان فصلی خودروسازها چندان واضح نبوده؛ اما تغییرات مکرر مدیران عامل خودروسازان به چشم سهامداران ایرانخودرو و سایپا آمده و در تصمیمگیرهای آنها برای معامله سهام، نقش پررنگی بازی کرده است.
آینده صنعت خودرو با انقلاب خودروهای برقی / آیا خودرو برقی جایگاه خود را در ایران پیدا خواهد کرد؟
مدیریت در کشورهای پیشرفته با چشماندازهای بلندمدت و برنامههای توسعه به هم پیوسته و منسجم همراه شده و اقتصادهای توسعه یافته از این طریق توانستهاند سودآوری صنایع خودشان را ارتقا دهند. به عنوان مثال، شرکت هیوندایی از ابتدای سال دو هزار میلادی تنها یک تغییر در سمت مدیر عاملی خودش داشته و بیست سال با یک مدیر عامل به فعالیت خود ادامه داده است؛ در حالی که شرکت ایرانخودرو حدودا در این بازه زمانی شش مدیر عامل متفاوت را پشت سر گذاشت.
ریشه ماندگاری مدیران خودروساز جهانی به دلیل شیوه مدیریت خصوصی این شرکت ها است. آمارها نشان میدهند؛ تا زمانی که مالکیت و مدیریت دولتی در صنعت خودرو تداوم داشته باشد، دستیابی به توسعه ممکن نیست.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید