خویشتنداری یا کنترل خود، یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است که به افراد کمک میکند تا رفتارهای خود را تنظیم کنند و از انجام اعمالی که نتایج زیانباری دارند، خودداری نمایند. این توانایی به عنوان یک سازه روانشناختی، در بسیاری از نظریههای روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است.
مرکز کنترل خویشتن داری در قشر پیشانی مغز قرار دارد که در انسانها نسبت به حیوانات بزرگتر است.
خویشتن داری یک مفهوم گسترده است که به توانایی کنترل و مدیریت رفتار و احساسات اشاره دارد. این اصطلاح در زمینههای مختلف از جمله روانشناسی، اخلاق و فلسفه استفاده میشود. در روانشناسی، خویشتن داری به معنای مقاومت در برابر تحریکات یا تاخیر در پاسخ به شرایط است.
خویشتن داری یا خودکنترلی به توانایی کنترل افکار، احساسات، و رفتارهای خود اشاره دارد. این مهارت درونی به افراد کمک میکند تا رفتارهای زیانآور را مهار کرده و با واقعیتهای محیطی هماهنگ شوند. خویشتن داری بر اساس اراده شکل میگیرد و به افراد این امکان را میدهد که به جای تصمیمات عجولانه، به درستی فکر کرده و راهکارهای بهتری را انتخاب کنند.
خویشتنداری به توانایی مهار انگیزهها، احساسات و رفتارهای خود اشاره دارد تا به اهداف مطلوب دست یافت. این خصیصه به عنوان یکی از ویژگیهای انسانهای مدرن شناخته میشود که به آنها امکان میدهد در مواجهه با محرکها، به سرعت و بدون پشیمانی واکنش نشان ندهند.
- کنترل تکانه: شامل شناخت و مدیریت انگیزهها برای تصمیمگیری بهتر است.
کنترل هیجانی: توانایی تشخیص و مدیریت احساسات برای جلوگیری از افراط است.
کنترل حرکتی: مسئولیتپذیری در قبال اعمال فیزیکی و کنترل زبان بدن.
خویشتنداری فواید زیادی دارد. این صفت به افراد کمک میکند تا در شرایط سخت کنترل خود را حفظ کنند و تصمیمات منطقی بگیرند. خویشتنداری همچنین به افزایش صبر و تحمل میانجامد، که در روابط اجتماعی و شخصی بسیار مهم است. با خویشتنداری، افراد میتوانند از رفتارهای ناپسند و تهاجمی دوری کنند و به آرامش و تعادل در زندگی دست یابند. این صفت همچنین به توسعه شخصیت و ایجاد اعتماد به نفس کمک میکند. خویشتنداری در موفقیت و پیشرفت زندگی نقش مهمی دارد و حداقل سه مزیت شناخته شده داردکه مورد اشاره واقع میگردد.
اعتماد به نفس: خویشتنداری با افزایش اعتماد به نفس همراه است. افراد خویشتندار معمولاً احساس خوبی نسبت به خود دارند و از نظر دیگران شایسته و باکفایت به نظر میرسند.خویشتنداری و افزایش اعتماد به نفس دو مفهوم مرتبط هستند که میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند. خویشتنداری به توانایی کنترل احساسات و رفتار در شرایط مختلف اشاره دارد. این توانایی به افراد کمک میکند تا در مواجهه با چالشها و فشارهای روانی، واکنشهای منفی را کنترل کنند و به جای آن، تصمیمات منطقی و آگاهانه بگیرند.
با افزایش خویشتنداری، افراد میتوانند به تواناییهای خود اعتماد بیشتری پیدا کنند. این اعتماد به نفس بیشتر، به آنها کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، با اطمینان بیشتری عمل کنند. وقتی کسی میتواند احساسات و رفتارهای خود را کنترل کند، احساس قدرت و توانمندی بیشتری میکند. این احساس توانمندی، به نوبه خود، اعتماد به نفس را تقویت میکند.
در نتیجه، خویشتنداری و افزایش اعتماد به نفس به صورت توامان پیشرفت میکنند. با هر بار کنترل موفقیتآمیز احساسات و رفتار، فرد احساس موفقیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند. این چرخه مثبت به فرد کمک میکند تا در زندگی شخصی و حرفهای خود موفقتر باشد و با چالشها به طور موثرتری مقابله کند. بنابراین، خویشتنداری نه تنها به کنترل رفتار کمک میکند، بلکه به افزایش اعتماد به نفس نیز منجر میشود.
هوش هیجانی: این مهارت با هوش هیجانی بالا مرتبط است. هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا روابط بهتری با دیگران برقرار کنند و در موقعیتهای مختلف انعطافپذیر باشند.
با هوش هیجانی بالا، افراد میتوانند به راحتی درک کنند که دیگران در چه شرایطی هستند و چگونه میتوانند به آنها کمک کنند. این توانایی به آنها کمک میکند تا در محیطهای کاری و اجتماعی به عنوان افراد سازگار و همدل شناخته شوند.
هوش هیجانی بالا به افراد کمک میکند تا در شرایط چالشبرانگیز به خوبی عمل کنند و از طریق مدیریت استرس و کنترل احساسات خود، تصمیمات بهتری بگیرند. در نهایت، هوش هیجانی بالا به افراد کمک میکند تا در زندگی شخصی و حرفهای خود موفقتر باشند و روابط پایدارتری با دیگران برقرار کنند. این مهارت به آنها کمک میکند تا در هر شرایطی به عنوان یک فرد با انعطافپذیری بالا شناخته شوند و از این طریق در جامعه و محیطهای مختلف مورد احترام قرار بگیرند.
مدیریت استرس: خویشتنداری به افراد کمک میکند تا در مواجهه با مشکلات و سختیها، فشار روانی کمتری را تجربه کنند و کمتر تسلیم فشارها شود.خویشتنداری به عنوان یک مهارت مهم در زندگی روزمره، به افراد کمک میکند تا در مواجهه با مشکلات و سختیها، فشار روانی کمتری را تجربه کنند و کمتر تسلیم فشارها شوند. این توانایی به آنها امکان میدهد تا در شرایط چالشبرانگیز، آرامش و تعادل خود را حفظ کنند و به جای واکنشهای عجولانه، به تفکر و تصمیمگیری منطقی بپردازند.
خویشتنداری همچنین به افراد کمک میکند تا بر روی احساسات و واکنشهای خود کنترل داشته باشند. این کنترل به آنها امکان میدهد تا در شرایط دشوار، به جای واکنشهای احساسی، به راهحلهای منطقی فکر کنند و به این ترتیب، استرس و فشار روانی را کاهش دهند.
علاوه بر این، خویشتنداری به توسعه استحکام روانی کمک میکند. افراد با خویشتنداری بیشتر، میتوانند در برابر مشکلات مقاومت کرده و با آنها مقابله کنند. این توانایی به آنها کمک میکند تا در طول زمان، از نظر روانی قویتر شوند و در مواجهه با چالشها، کمتر دچار افسردگی یا اضطراب شوند. در نهایت، خویشتنداری به عنوان یک ابزار قدرتمند در زندگی، به افراد کمک میکند تا با آرامش و اطمینان به زندگی خود ادامه دهند.
نرگس زمانی مترجم و نویسنده خانه تاب آوری در پایان آورده است خویشتن داری نیز به توانایی کنترل احساسات و رفتارهای خود اشاره دارد. افراد خویشتن دار معمولاً در مدیریت هیجانات و رفتارهای خود موفقتر هستند و کمتر تحت تأثیر شرایط بیرونی قرار میگیرند. اگرچه بین تاب آوری و خویشتن داری رابطه وجود دارد، اما لزوماً هر فرد تاب آوری که دارد، لزوماً خویشتن دار نیست. با این حال، خویشتن داری میتواند به افزایش تاب آوری کمک کند، زیرا افراد خویشتن دار میتوانند به طور موثرتری با استرس و چالشها مقابله کنند و از این طریق تاب آوری خود را تقویت کنند. در نتیجه، خویشتن داری میتواند یک جزء مهم در توسعه تاب آوری باشد.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید