به گزارش اقتصاد آنلاین ؛ دنیای اقتصاد نوشت: گزارش به پژوهشی مستند مربوط میشود که در مرکز آمار ایران به شکل تحلیلی، دادههای راهنمایی و رانندگی کشور و همچنین پزشکی قانونی را مورد بررسی قرار داده است و در عین حال، وضعیت تصادفات در ایران را با نرم جهانی مقایسه کرده است.
در این پژوهش، نقش چهار عامل «کیفیت جاده ها»، «کیفیت خودروها»، وضعیت رانندگی رانندگان و همچنین شرایط جوی در معادله تصادف و مرگ جادهای مورد بررسی قرار گرفته است.
اما بررسیها نشان میدهد، این وضعیت تلخ در جادههای ایران که کام مسافران و گردشگران را مدام تلخ میکند، یک متهم مخفی به عنوان عامل پنجم هم دارد و آن، «فقر تعطیلات مناسب و پایدار در طول سال» است.
تقویم تعطیلاتی ایران اشکال اساسی دارد بهطوری که در مقایسه با تقویم تعطیلات غالب کشورها، «آخرهفته دو روزه» ندارد. به جای آن، یکسری «تعطیلات مناسبتی» در طول سال وجود دارد که خانوادهها نیاز سفر و گردشگری خود را اجبارا در همین معدود تعطیلات مناسبتی طول سال، برنامه ریزی میکنند در نتیجه، «هجوم خودرو» به جادهها اتفاق میافتد که تبعات آن، «ترافیکهای وقت کش چند ساعته» به استانهای پرسفر، خستگی مفرط در ترافیک، کاهش دقت و توان رانندگی بعداز آن و در نهایت «افزایش احتمال بروز تصادف» است.
به نظر میرسد بین «تعطیلات مناسب طول سال» و «تصادفات جاده ای»، رابطه معنادار و معکوس وجود دارد و هر چقدر «تعداد تعطیلی مناسب سفر» در طول سال فراوان و در دسترس خانوارها باشد، «سفرها توزیع میشود» و کاهش بار ترافیک در جادهها به کاهش احتمال تصادف و تلفات ناشی از آن کمک میکند و بالعکس.
برای اولین بار در کشور، یک آمار رسمی از «روند ۱۰ ساله مرگ در جادههای ایران» منتشر شده است که اطلاعات «تلخ و البته حیاتی» به سیاستگذاران کشور در حوزه «سفر و تامین امنیت جانی مسافران» میدهد.
گزارش از محتوای این آمار رسمی حاکی است، سال گذشته «آمار مرگ در اثر تصادفات جاده ای» به بیشترین میزان از سال ۹۳ رسید. در سال ۱۴۰۱، نزدیک به ۱۹هزار نفر در جادهها جان خودشان را از دست دادند. این یعنی به ازای هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت ایران، ۲۲ نفر در اثر تصادف در جادههای کشور کشته شدند.
این در حالی است که در سالهای قبل از آن، تعداد کشته شده ها در جمعیت ثابت، همواره کمتر بوده است. بدتر از «رکورد مرگ»، آمار مربوط به «رکورد افزایش مرگ» است. سال گذشته «تلفات انسانی در اثر تصادف جاده ای» ۱۵درصد افزایش سالانه پیدا کرد که بالاترین رشد فوتی از سال ۹۳ به حساب میآید.
آیا آمار مرگ جادهای ایران طبیعی است یا وحشتناک؟
گزارش مرکز آمار ایران میگوید، «ایران شصت و دومین کشور پرتصادف جهان در بین ۱۷۵ کشور مورد بررسی» است. در حالی که تصادف در جهان، علت هشتم مرگ است در ایران علت پنجم معرفی شده است. کیفیت پایین جاده ها، کیفیت پایین خودروها، بی احتیاطی رانندهها و شرایط جوی و محیطی مسیر، چهار عامل تصادف در جادههای ایران معرفی شده است. اما بررسیها نشان میدهد، «هجوم مسافران به جادهها هنگام تعطیلات مناسبتی» باعث میشود، «ترافیک سنگین، اعصاب و روان رانندهها را به هم بریزد و به عاملی برای کاهش تمرکز، خستگی، بی احتیاطی و عجله برای زودتر رسیدن به مقصد سفر» بدل شود که همین موضوع «احتمال تصادف» و «احتمال مرگ» در جادهها را افزایش میدهد. در ایران، مجموع کل تعطیلات رسمی کشور ۷۸ روز است که حدود ۵۰ روز از «تعطیلات جهانی» کمتر است. مجلس بیش از یکسال است مشغول «بررسی تعطیلی دو روزه آخرهفته» است که اگر این اتفاق بیفتد، «فقر زمان مناسب برای سفر» از بین میرود و ایرانیها مجبور نیستند «همگی در تعطیلات مناسبتی» به جادهها هجوم بیاورند.
پیامدهای اختلال و شلوغی جادهها
سید مصطفی فاطمی مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی میگوید: طبیعی است که با بالا رفتن سفرها و حضور ماشینها در جاده، تصادفات افزایش مییابد هر چند زمانی که از تصادفات صحبت میکنیم بیشتر به تصادفات جزئی برمی گردد.
او با بیان اینکه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری اعتقاد دارد با تعطیلات دوروزه شاهد توزیع زمانی سفر خواهیم بود، میافزاید: در جلسات ستاد سفر بارها درباره این موضوع صحبت شده که سفرهای تهاجمی فارغ از آنکه چالشهایی را در بحث اسکان، تامین ارزاق، سوخت و .. به همراه دارد، با افزایش تعداد ماشینهای حاضر در جاده ها، تعداد تصادفات جزئی را نیز به شکل قابلتوجهی افزایش میدهد.
ارشک مسائلی کارشناس گردشگری میگوید: با کاهش قدرت خانوارها به واسطه تحریمها و شرایط اقتصادی در۶ سال اخیر و پس از سال ۱۳۹۶ شاهد تغییر سبک سفر طبقات مختلف در کشورمان هستیم.
او با اشاره به حضور سه طبقه مرفه، متوسط و پایین در جامعه ایران میافزاید: سرگرمی طبقه متوسط رو به بالا سفر به کشورهای دیگر بود با این حال در شرایط فعلی با افزایش هزینههای جهانگردی، گروهی از خانوارهای متعلق به این طبقه و همچنین طبقه مرفه رو به پایین سبک سفرشان را تغییر داده اند.
این گروه به جای سفر به اروپا، به مالزی یا ترکیه مسافرت میکنند یا مقاصد داخلی را برمی گزینند. در همین راستا شاهدیم ۷ میلیون توریست ایرانی که به ترکیه سفر میکردند به دو تا سه میلیون کاهش یافته اند. این کارشناس گردشگری معتقد است چهار تا پنج میلیونی که به ترکیه سفر نمیکنند، سفرهای داخلی را جایگزین کرده اند. او میگوید: این گروه البته به واسطه مشغلههای کاری با محدودیتهای زمانی برای سفر مواجهند و ناچارند منتظر تعطیلات مناسبتی باشند تا با گرفتن مرخصی در روزهای بعد یا قبل از آن، زمان مناسبی را برای سفر فراهم کنند.
او در عین حال خواستار ورود وزارت میراث فرهنگی و گردشگری درباره برنامهریزی سفر است، او اضافه میکند: به واسطه نداشتن برنامه مشخص شاهد اختلال و شلوغی مقاصد در ایران هستیم که نمونه آن در گلاب گیری کاشان یا انبوه مسافران در جزیره قشم اتفاق افتاد.
به گفته مسائلی در کنار عدمبرنامه ریزی سفر، زیرساختهای گردشگری در حوزه حملونقل نیز باید بهبود یابد. او میگوید: در پنج شش سال گذشته سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل به شدت کاهش یافته است. این موضوع سبب فرسوده بودن ناوگان حملونقل و خروج برخی از آنها از چرخه مصرف شده است که تبعات آن را در چالشهای خرید بلیت چه برای هواپیما و چه قطار و اتوبوس میبینیم.
از سوی دیگر همین عامل سبب میشود بسیاری از ایرانیها به جای استفاده از این وسایل، سراغ وسیله نقلیه شخصی بروند که در نهایت ترافیک و تصادفات را افزایش میدهد.
او با اشاره به اینکه تعطیلی دو روزه آخر هفته توزیع زمانی سفر را به همراه خواهد داشت میافزاید: با این حال باید توجه داشت که سفرهای مناسبتی همچنان متقاضیان خود را دارند، زیرا امکان سفر به مقاصد دورتر را برای توریستها فراهم میکنند، همین موضوع باعث میشود که برنامه ریزی سفر از سوی متولی گردشگری اهمیت خود را حفظ کند.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید