0

با ناملایمات زندگی بجنگید.سرسخت و شجاع باشید

با ناملایمات زندگی بجنگید.سرسخت و شجاع باشید
بازدید 23
با ناملایمات زندگی بجنگید.سرسخت و شجاع باشید
بنظر میرسد تمام ماهیت و رسالت یک روانپزشک رازداری،وفاداری و تعهد نسبت به بیمار است.

به گزارش میگنا کسی که با هزاران ناامیدی خودش را راضی می کند و برای دوای روحش سراغ روانپزشک می رود با انسانی روبروست که قرار است گنجینه اسرار باشد و دلش محرم راز.

دکتر محسنیان مختصری از خودتان می گویید؟
دکتر علی محسنیان هستم‌.متولد سال ۱۳۵۹.متخصص اعصاب و روان (روانپزشک ).از سال ۱۳۹۴ به عنوان روانپزشک و رواندرمانگر مشغول به کار هستم.

تحصیلاتم را ابتدا در رشته پزشکی عمومی خونده ام به مدت هفت سال.سال هزار و سیصد هفتاد و هفت وارد دانشگاه تهران شدم و سال ۱۳۸۴ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم و تقریبا تا سال نود به عنوان پزشک عمومی فعالیت و طبابت کردم.

یک سال به عنوان جراح عمومی وارد تخصص جراحی عمومی شدم.یک سال هم فعالیت کردم ولی احساس کردم که علاقه ای به جراحی ندارم و در همان یک سال جراحی عمومی به روانپزشکی علاقمند شدم و تخصص روانپزشکی (اعصاب و روان) گرفتم.در حال حاضر در مطب شخصی ام به درمان بیماران و مراجعینم مشغولم.

به این فکر می کردید روزی روانپزشک شوید؟
اصلاً به روانپزشکی فکر نمی کردم.از سن چهار پنج سالگی خیلی دوست داشتم وقتی بزرگ شدم جراح شوم.با اینکه بعد از کار در رشته پزشکی عمومی یک سال هم کار جراحی انجام دادم ولی جراحی هم حالم را خوب نمی کرد و آمدم به سمت روانپزشکی.از دوران نوجوانی خیلی به مسائل عرفان،روانشناختی،خودِ روانشناسی،فلسفه علاقه داشتم،خیلی مطالعه می کردم و همیشه برام اولویت داشت.

دورانی که پزشکی عمومی می‌خواندم به روانپزشکی علاقمند شدم و بعد هم که از جراحی عمومی انصراف دادم به سمت روانپزشکی سوق داده شدم.همه احساسم می گوید بهترین کار ممکن را انجام دادم و تمام رسالتی است که من به عنوان یک روانپزشک می توانم در قبال بیمارانم انجام می دهم.

خیلی از افراد شاد هستند. غذای خوب می‌خورند،مسافرت می روند، کار می کنند اما خیلی غمگین هستند همه این موارد می تواند نشانه افسردگی باشد؟

افسردگی یک سری نشانگان دارد که طبق سازمان جهانی روانپزشکی بیمار،مراجع و فرد باید آن نشانگان را پُر کنند تا به طور دقیق بگوییم فرد افسرده است یا خیر.فرد افسرده به راحتی می تواند به ظاهر خودش به بهترین شکل ممکن برسد و حتی به تمام کارهای روزمره خودش.

تفریح و مهمانی برود.حتی زندگی مرفه و خوبی داشته باشد اما به افسردگی پنهان مبتلاست.خیلی از افسردگی ها با دارو درمان می شود و بعضی از افسردگی ها به خاطر شرایط جامعه بیرونی هستند که احتیاج مُبرم به رواندرمانی دارند.

خیلی از افراد ممکن است حتی فکر خودکشی به ذهنشان رسیده باشد و درباره ی خودکشی فکر کرده باشند حالا به هر روشی که یاد گرفتند.

با توجه به افزایش شیوع افسردگی و با کمال تأسف سطح کاهش اعتقادات مردم و فردگرایی مسئله پوچی و میل به از بین بردن خود خیلی زیاد شده است.
در علم روانپزشکی و روانشناسی خودکشی همیشه معضل بی حدی بوده.مسئله ای که خیلی می تواند بازدارنده باشد سطح اعتقادات مردم است.

متأسفانه در تمام دنیا با توجه به کاهش سطح اعتقادات مذهبی مردم خودکشی زیاد شده است.
اگر اعتقادات مردم اعتقاد و مذهب درستی باشد به راحتی می‌توان جلوی این اتفاق را گرفت.

وقتی معتقد باشی به خداوند که می تواند گره گشای همه ی اتفاقات خوب و بد باشد هرگز در هیچ جای دنیا چیزی به اسم خودکشی نباید وجود داشته باشد.

 
بسیاری از افراد احساس خوشبختی نمی کنند؟
از طرفی دیگر برخی افراد با وجود اینکه خیلی گرفتارند روحیه شادی دارند!چرا این تناقض وجود دارد؟ در پیشرفته ترین کشورهای دنیا از هر پنج فرد بزرگسال یک نفر در دوره ای از زندگی اش نیازمند روانپزشک می شود.

بسیاری از ازدواج ها به طلاق ختم می شود.از هر چهار نفر،یک نفر داروی اعصاب مصرف می کند و این مسئله ربطی به بیکاری و وضعیت وخیم اقتصادی و محدویت های جهان سومی ندارد. گاهی بنظر میرسد شاد نبودن در وجود بسیاری از انسانها برنامه ریزی شده است.

آنها در زمان کودکی توسط والدین سمی آموزش دیده اند که ناشاد باشند و الآن دارند آن نمایشنامه را مو به مو اجرا می کنند.پس لطفاً کودکان خود را طوری تربیت کنید که خوش بین،با محبت،توانا و صد البته شاد باشند.شادی حق تمام انسان های جهان است.شاد باشید حتی با کوچترین چیزهایی که دارید.

چرا اکثر مردم از رفتن پیش روانپزشک،روانشناس و مشاور وحشت دارند یا کسر شأن می دانند و به هر دلیلی نمی خواهند قبول کنند که به روانپزشک هم احتیاج دارند؟
بخش مهمی از این عدم آگاهی‌ برمی گردد به مسائل فرهنگی.آدم ها به خاطر ناآگاهی به همدیگر اَنگ می زنند.یکی از توهین هایی که با کمال تأسف آدمها به هم می کنند گفتن همین الفاظ است که مثلاً برو دیوانه،برو روانی.این توهین های سخیف نه فقط در فرهنگ ما در تمام دنیا همه گیر شده است و از آنجایی که در گذشته دسترسی به سیستم مغز و روان سخت بوده و این دسترسی را یک چیز ماورایی می دانستند.

بیمارهای روانی صدها سال قبل سراغ جادوگرها می رفتند.خوشبختانه با توجه به پیشرفت علم و آگاهی آدمها خیلی خیلی کمتر شده نسبت به قبل و مردم راحت تر به روانپزشک و روانشناس مراجعه می کنند هر چند به مقدار کم از اون نااگاهی هنوز در برخی جوامع وجود دارد.

من به عنوان یک روانپزشک معتقدم همه آدم ها تأکید می کنم تمام آدم ها یک جایی یک روزی بنا بر شرایط جامعه و دغدغه هایی که وجود دارد به روانپزشک و روانشناس نیاز دارند.

درباره ی اختلال پیش فعالی در بین کودکان هم می گویید؟
اختلال پیش فعالی در حال حاضر روی لبه تیغ راه می رود.این هم به خاطر سَبک زندگی مردم است.چون این پیش فعالی کودکان خیلی بیش از حد تشخیص داده می‌شود.

در قدیم بچه ها در کوچه بازی می کردند و خانه ها حیاط بزرگ داشتند و بچه ها به راحتی انرژی خودشان را تخلیه می کردند.

یک بچه کوچک به میزان زیادی انرژی دارد و همیشه در تلاش است هر جوری می تواند انرژی اش را با بازی کردن،شادی کردن،تحرک زیاد تخلیه کرد با توجه به افزایش شهرنشینی،مسائل اقتصادی،کوچ به سمت آپارتمان نشینی و خانه های کوچیکتر،کم شدن تحمل والدین و اینکه به خاطر نداشتن امنیت بچه ها نمی توانند به راحتی در کوچه بازی کنند و مدام موبایل و گوشی در دستشان است و این تخلیه انرژی به سختی صورت می گیرد.

وقتی در یک جای کوچک بچه پرانرژی و پر تحرکی رو می بینید بهش ADHD می گوییم.

ولی اختلال پیش فعالی به طور کلی به خاطر شرایط استرسی محیطی در مادر در دوران بارداری،آلاینده های محیطی،مواد غذایی که افزودنی دارد خیلی بیشتر شده است.

بچه ها باید زندگی کنند و بچگی را با همه زیبایی و لطافت و خاطرات قشنگی که دارد بچگی کنند.چیزی که هرگز و هرگز جایگزینی ندارد.
این پیش فعالی بین بزرگترها مخصوصاً بچه‌های مدرسه ای و دانشجویان هم می تواند وجود داشته باشد؟

در علم روانپزشکی اصطلاحی به نام اختلال پیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز در بالغین داریم که بهش (ADULT ADHD) می گویم که خیلی وقت ها در دوران بزرگسالی و در بالای هجده سالگی تشخیص داده می شود.

علامت های متفاوتی دارد.مثل اینکه احساس می کنید از زندگی عقب افتادید.تمرکز کافی ندارید.بعضی چیزها را فراموش کنید.زندگی بی نظم شده،سر وقت کارهایتان را انجام نمی دهید.دیر به خواب می روید،در طول روز خواب آلودگی دارید و زندگی براتون بی نظم شده و آشفته به نظر می رسید.

افسردگی،اضطراب و استرس قطعاً بی‌خوابی و پرخوابی افراطی دارد چطور باید این استرس را مدیریت کرد؟ برای کنترل استرس چیزی که به شدت موثر است و خیلی اهمیت دارد اینکه باید بخواهیم و خودمان به خودمان کمک کنیم.

یکی از چیزهایی که بی‌شک برای کنترل و مدیریت استرس می‌شود در همه حال انجام داد ورزش منظم است حتی یک پیاده روی ساده خیلی زیاد از شدت استرس حاکم بر بدن کم می کند.تکنیک هایی مثل ریلکسیشن و تمرین و آموزش آرام سازی بدن و یا همان ذهن آگاهی.

افزایش اعتقادات مذهبی به طور دقیق منظورم این است که اگر هر شخصی به خدا،مذهب و چیزی که در سرشت و سرنوشت خودش دارد مقید و معتقد باشد قطعاً اضطراب کمتری را تحمل خواهد کرد.

مسئله بعدی رفت و آمد با کسانی که دوستشون دارید از فامیل بگیر تا یک رفیق شش دانگ که می تواند برای ساعتی تأثیر خوب روی شما بگذارند و فرار نکردن از احساسات.چه خوب چه بد.

درباره  آلزایمر هم که این روزها خیلی زیاد شده حتی در بین افراد کم سن و سال هم توضیح میدهید؟
در علم روانشناسی و خاص تر در روانپزشکی اصلاحی داریم به نام زوال عقل یا دمانس (DEMENTIA) که آلزایمر یک نوع از زوال عقل است.

این اتفاق بعد از شیوع ویروس و بیماری کرونا به وجود آمد و در بین افراد کم سن و سال.حالا این اتفاق یا بعد از زدن واکسن هایی که بوده به وجود آمده یا بعد از مبتلا شدن به خود ویروس کرونا.البته آلزایمر یا همون زوال عقل یک بیماری ارثی است که این روزها خیلی زیاد شده بین افرادی که زیر ۶۵ سال هستند.

خیلی اتفاقات می تواند باعث زوال عقل شود.مثل مصرف الکل،دیابت،فشار خون بالا،مصرف مواد محرک و مخدر،بی تحرکی،نداشتن مطالعه کافی.افسردگی،اضطراب و استرس هایی که درمان نشدن.ضربه های شدید و متعدد به سر که منجر به بیهوشی شود یا ضربه های متعدد به سر.یک سری از غذاهای فرآوری شده،رادیکال آزاد و آلودگی هوا در ابتلا به آلزایمر دخیل هستند و راه پیشگیری و درمان ورزش منظم.دوری از مواد مخدر و دخانیات.زندگی سالم.خوراکی های سالم و داشتن روحیه خوب و امید و عبادت.

نظرتان درباره تکنیک صندلی خالی چیست؟
گاهی اوقات در زندگی اتفاقاتی می افتد که باعث می شود احساسات شدیدی را تجربه کنیم.خشم،ترس،اضطراب،غم و ناباوری از جمله احساساتی هستند که ممکن است در مواجهه با اتفاقات ناگوار تجربه کنیم.تجربه کردن این احساسات کاملاً طبیعی هستند.

اگر این احساسات را سرکوب کنیم یا نتوانیم به نحوی آنها را تخلیه کنیم حجم سنگین از احساسات منفی درون ما ذخیره می شود در آن صورت ما به انباری از احساسات منفی تبدیل خواهیم شد که سلامتی روح و روانمان را تحت تأثیر قرار می دهد.

احساسات سرکوب شده مانند خشم،ترس یا ناراحتی می توانند به سادگی با تغییر تون سمپاتیک و پاراسمپاتیک به بیماری قلبی و عروقی تبدیل شود.اگر این احساسات به صورت مدام در بدن سرکوب شوند و نادیده گرفته شوند حتی این قدرت را پیدا می کنند که به توده های خوش خیم و بدخیم تبدیل شوند.

برای مهار این احساسات بیاد به سراغ تکنیک صندلی خالی رفت؟
بله،در واقع تکنیک صندلی خالی نوعی تکنیک ابراز احساسات به صورت کنترل شده و بی خطر است .این تکنیک بر پایه ابزار بدون خطر و کنترل شده احساسات عمل می کند.
اگر نمی توانید برای جلسات رواندرمانی مراجعه کنید در این روش می توانید در اتاقی خلوت و تنها بنشینید و روبه روی خودتان یک صندلی خالی قرار دهید و فرض کنید که روی آن سوژه شما نشسته است.

مثلاً کسی که از دست او عصبانی هستید یا عزیزی را از دست داده اید.حالا باید شروع کنید با صندلی خالی صحبت کنید.شاید کمی عجیب به نظر برسد اما وقتی با صندلی خالی حرف می زنید و فرض را به این می گذارید که این صندلی همان کسی نشسته است که باید احساسات سرکوب شده شما را بشنود به طرز عجیبی خالی می شوید.حتماً تجربه کنید حس و حال خوبی دارد.

جلوی نشخوار فکری را چطور می شود گرفت؟
یکی از راه هایی که می شود جلوی این نشخوار فکری را گرفت اینکه بنویسم.نوشتن همه ی احساسات منفی را تخلیه می کند.

حتی درباره ی افکار مثبت وقتی می گویند بنویسید تا اتفاق بیافتد.درباره نشخوار فکری هم ماجرا به همین شکل می تواند باشد.انسان تنها موجودی است که می تواند درباره ی فکرهای که دارد باز هم فکر کند.

وقتی ما افکارمان را به چالش بکشیم به راحتی می شود آن نشخوار فکری را از بین برد.البته می شود از رواندرمانگر هم کمک گرفت اما هیچ چیزی بهتر از نوشتن نیست.

اتفاقات خوب و مثبت را بنویسد تا اتفاق بیافتد.نوشتن و تخلیه احساسات حتی خشم جلوی اون نشخوارهای فکر را می گیرد.

جرأت نه گفتن و قاطعیت را چطور باید یاد گرفت؟
قاطعیت همیشه به این معنی نیست که بی ادب باشیم یا فقط به خودمان فکر کنیم.وقتی قاطعانه رفتار می کنیم،بدون این که تحت تأثیر هیچ شخص یا موقعیتی قرار بگیریم،به احساسات و عقاید خودمان احترام می گذاریم.
در مورد بسیاری از افراد اتفاق می افتد که وقتی برای خرید می روند یک یا دو دوست خود را همراه خود می برند و پس از امتحان لباس هایی که انتخاب کرده اند و از آنها خوششان آمده از دوستان خود نظرخواهی می کنند که ظاهرشان چگونه شده است.

وقتی چیزهای که دوست دارید را انتخاب کرده اید،فقط شما می توانید بگویید خوب است یا نه،اگر آنها بگویند خوب نیست پشیمان می شوید و این یعنی شما چیزهایی را خریداری می کنید که دوست ندارید امادوستان شما دوست دارند.تربیت خود برای قاطع بودن به شما کمک می کند تا با احترام و باورمندی زندگی کنید.
همچنین به شما کمک می کند تصمیمات مهمی را در زندگی خود بگیرید بدون اینکه تحت تأثیر هیچکس قرار بگیرید.

در مورد حقایق زندگی باید تسلیم بود یا بی تفاوت؟
قطعاً که بی تفاوت نباید بود.حتی تسلیم هم نباید بود.زندگی می گذرد و ما هم به دنبال زندگی.باید حقایق زندگی را بفهمیم.این تفکر همه یا هیچ است.
یواش یواش باید به پذیرش رسید و در مقابل با حقایق روبرو شد و حقایق را از غیر حقایق تشخیص داد و به آنها بها داد و برایشان ارزش گذاشت.

گاهی حقیقت های تلخ زندگی هم می تواند چاره راه باشد.ممکن است فهمیدن و شنیدن حقیقت و اتفاق ما رو بهم بریزد اما یک خوبی دارد این است که دروغی را باور نکردیم.حقیقت ممکن است گاهی تلخ باشد اما حتماً مزه شیرینی خواهد داشت.از هیچ حقیقتی در زندگیتون فرار نکنید حتی اگر به ضررتون بود. خیلی درباره ی خواب خوب و با کیفیت صحبت شد.

این خواب چقدر برای انسان اهمیت دارد؟
خیلی خیلی زیاد.خواب بهترین نعمت خداست این را جدی می گویم.قبل از ساعت دوازده شب باید خوابید.

بیشتر کسانی که شب زنده داری می کنند زندگی کم کیفیت تری دارند و خواب خوب نشانه سلامت مغز است و خواب خوب با سلامت مغز به شدت مرتبط است.در علم روانپزشکی ثابت شده که خواب زیر شش ساعت و خواب بالای دوازده ساعت می تواند ریسک سکته های مغزی را افزایش دهد.خواب خوب یعنی بین شش یا هشت ساعت و به صورت پیوسته.

جناب دکتر برای کسانی که مبتلا به اختلال خواب هستند چه توصیه ای دارید؟
طبق تعریف انجمن روانپزشکی آمریکا اگر سه روز در هفته و به مدت سه ماه مشکل کمبود خواب داشته باشید مبتلا به اختلال خواب هستید و حداقل سی درصد افراد جامعه درگیر این مشکل هستند و به طبع با عوارضی هم همراه است.

مثل خستگی روزانه،تحریک پذیری،مشکل در تصمیم گیری،اختلال تمرکز در روز که اینها عوارض کوتاه مدت است و در دراز مدت مشکلاتی مثل دیابت،فشار خون،آلزایمر و پارکینسون را به همراه خواهد داشت.

لابه لای کلام اشاره کردید به افسردگی دو قطبی لطفا در این باره هم بگویید؟بیمار دو قطبی چه نشانه هایی دارد؟ اول باید به این سوال فکر کنیم که اصطلاح افسردگی دو قطبی اصلا چی هست؟

خیلی ها دچار افسردگی دو قطبی هستند و تخمین زده می شود که سی تا پنجاه درصد افسردگی ها دو قطبی هستند.خیلی باب شد کسانی که دچار این اختلال هستند به صورت خوددرمانی یا خیلی از پزشکان بدون اینکه درکی از اختلال دو قطبی داشته باشند فقط برای بیمار داروی ضد افسردگی تجویز می کنند که اشتباه بزرگی است و این افسردگی نه تنها درمان نمی شود که روز به روز بدتر هم می‌شود.

یک سری سرنخ هایی وجود دارد که ما را به سمت افسردگی دو قطبی سوق می دهد.در این اختلال علائم برعکس می شود.فرد دچار پرخوابی می شود.

اشتهای زیادی پیدا می کند،بی قرار است و ممکن است دچار حمله های پنیک شود.افسردگی های بعد از زایمان در اغلب موارد افسردگی دو قطبی هستند.

افسردگی هایی که علامت های میکس دارند یعنی هم فعالیت زیاد و افسردگی دارند مدام تکرارشونده هستند یعنی بیشتر از چهار تا شش بار تکرار می شوند و هم مزمن هستند هم از دسته های افسردگی های دو قطبی هستند و تشخیص و درمان آنها بسیار مهم و قابل حل است.

برای سوال آخر اول به عنوان یک انسان و بعد یک روانپزشک حرفی که بتواند حالِ دل را خوب کند؟
ای برادر تو همان اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای و یک توصیه روی افکارتان کار کنید.
همیشه حال دلتان خوب باشد کنار تمام دغدغه هایی که در زندگی تمام انسان ها وجود دارد.زندگی را آنقدر جدی نگیرید.

به گزارش میگنا دکتر علی محسنیان روانپزشک درخاتمه این گفتگو اضافه میکند زندگی راه خودش را می رود و ما هم به دنبال زندگی.پس زندگی را نه سخت بگیرید نه جدی.
زندگی زیباست باورش کنید و با این باور زیبا زندگی کنید.

عبادت کردن را فراموش نکنید.در پناه امن خدا باشید و مراقب قلب پاکی که نشانه  و هدیه خداوند است باشید.

قلبتان را صاف و صیقلی نگه دارید و یادتان نرود دنیا با آدمهای امن و صادق قطعاً جای زیباتری است از ازل تا ابد و هرگز اجازه ندهید غباری روی دلتان بنشیند.مراقب خودتان باشید.

💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید

📜 قوانین ارسال نظرات کاربران
  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم ایران مدیکال منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *