به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، متن این گفتگو به شرح زیر است:
در سال های اخیر هشدارهایی در مورد افزایش بیماری های قلبی، دیابت، چاقی و بیماری های اعصاب و روان در کشور مطرح بوده و هست . تاکید در کنار این هشدارها این بوده که بیماری های غیرواگیر، کیفیت زندگی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد . از نظر علمی و پزشکی چرا مبتلایان بیماری های غیرواگیر با کاهش کیفیت زندگی مواجه می شوند؟
بیماری های غیرواگیر و به خصوص، بیماری های قلبی عروقی، دیابت و فشار خون به دلیل عوارض زیادی که برای سایر ارگان های بدن ایجاد کرده و کاربرد اندام ها را مختل می کنند، همواره کاهش کیفیت زندگی بیمار را به دنبال دارند . دیابت ممکن است بر چشم و کلیه و اعصاب محیطی اثر بگذارد و این اثرگذاری مشکلاتی ایجاد می کند که این مشکلات سبب کاهش کیفیت زندگی فرد خواهد شد . در بیماری های قلبی عروقی، به دلیل ایجاد اشکال در خون رسانی به اندام ها و دشواری انجام فعالیت های عادی روزانه، بیمار با کاهش کیفیت زندگی مواجه می شود . پرفشاری خون به دلیل تاثیرگذاری بر اندام ها و ارگان های مختلف بدن به کاهش کیفیت زندگی منجر می شود، اما دلیل کاهش کیفیت زندگی، تاثیر گذاری و درگیری های چند ارگانی ناشی از ابتلا به بیماری است، چون این بیماری ها عملکرد مغز و قلب و کلیه و کبد و تمام ارگان ها را مختل می کنند و در واقع، کاهش کیفیت زندگی به دلیل همین اختلال رخ می دهد . بیماری های غیرواگیر، بیماری های بسیار شایعی در تمام کشورهاست که در کشور ما هم متاسفانه به دلیل ضعف فرهنگی و ناآگاهی مردم از عوارض و مشکلات و حاشیه های این بیماری ها و همچنین سبک اشتباه زندگی روزمره و مصرف فست فود و رعایت نکردن تغذیه مناسب و کم تحرکی و چاقی، این بیماری ها در گروه بیماری های شایع قرار گرفته اند و عوارض این بیماری ها در مجموع به کاهش کیفیت زندگی منجر شده است .
کارشناسان تغذیه می گویند که بسیاری از بیماری های غیرواگیر، ریشه در تغذیه مردم دارد و در دو دهه اخیر و به خصوص از اوایل دهه 1390، تورم و گرانی قیمت مواد غذایی مفید و ناتوانی دولت ها برای کنترل قیمت این اقلام باعث شده که سبک تغذیه مردم تغییر کند و به سمت مصرف غذاهای شکم سیرکن بروند . دولت ها حتی قادر به کاهش آلودگی هوا نیستند و برای اصلاح سبک زندگی فرهنگ سازی نکرده اند . حالا اگر یک نهاد دولتی در مورد افزایش بیماری غیرواگیر گزارش می دهد آیا به این معنا نیست که دولت ها می خواهند بار مسوولیت های انجام نشده شان را از دوش خود بردارند؟
بیماری های شایع غیرواگیر، بر اثر یک عامل ایجاد نشده، بلکه مجموعه ای از عوامل دست به دست هم می دهند تا در کشورهای مختلف، بیماری های شایع غیرواگیر در صدر بیماری ها قرار بگیرد . علاوه بر اینکه، به دلیل پیشرفت تکنولوژی و امکانات و فناوری های مختلف، امکان کشف بیماری ها و تشخیص بیماری هایی مثل دیابت و فشار خون و افزایش کلسترول، بیشتر و سهل تر شده و بنابراین تعداد مبتلایان، بسیار بیشتر از گذشته نمایش داده می شود . در این دهه ها، به دنبال افزایش جمعیت کره زمین، با کاهش منابع مواجه شده ایم و طبیعی است که در چنین شرایطی، آدم ها مجبورند برای دستمزد بیشتر، تلاش بیشتری داشته باشند و تلاش بیشتر، به معنای صرف وقت بیشتر و البته زمان کمتر برای تغذیه صحیح یا ورزش است . اگرچه که بخش عمده ای از بیماری های غیرواگیر مثل دیابت و فشار خون و بیماری های قلبی عروقی توسط دولت ها قابل پیشگیری است، اما میزان سهم سلامت از تولید ناخالص ملی GDP نشان می دهد که دولت ها تا چه حد برای پیشگیری از بیماری های شایع سرمایه گذاری می کنند. اهمیت به جان انسان در دین اسلام و در اخلاق و حتی در تعهد حرفه ای پزشکی، بسیار مورد تاکید است . همین امروز در برخی کشورها برای انجام یک عمل احیای قلبی ریوی ساده، دستمزد کادر درمان بین 5 هزار تا 30 هزار دلار است . در کشور ما برای احیای قلبی ریوی چه رقمی به کادر درمان دستمزد می دهند آن هم در حالی که مبتلایان قلبی ریوی و قلبی عروقی و پرفشاری خون، هر لحظه با خطر ایست قلبی و مشکلات تنفسی مواجهند و به احیای قلبی عروقی نیاز دارند؟ هزینه این اقدامات درمانی باید توسط دولت ها تامین شود و اگر توجه دولت ها به سهم سلامت از تولید ناخالص ملی افزایش یابد، بقیه بخش های نظام سلامت هم به موازات آن رشد خواهد کرد . این ضرورت البته در اسناد بالادستی هم مورد تاکید قرار گرفته چنانکه در سیاست های کلی سلامت که سال 1393 ابلاغ شده، یکی از تاکیدات مهم، افزایش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی است و این سهم باید حداقل به 8 درصد برسد در حالی که امروز این سهم حدود 4 درصد است که البته با افزایش قیمت دلار ظرف ماه های اخیر، حتی از 4 درصد هم کمتر شده است . دولت ها وقتی نمی توانند تمام مولفه های مضر مثل ترافیک جاده ای و بدی آب و هوا را کنترل کنند، باید درباره مضرات این مولفه ها به مردم هشدار بدهند یا می توانند از گروه های مختلفی مثل خیرین، ساخت برخی موشن گرافی ها و اطلاع رسانی از طریق رسانه های جمعی برای آگاهی بخشی به مردم استفاده کنند . مردمی که برای معیشت شان باید بیشتر تلاش کنند، نیازمند امکاناتی مثل ورزشگاه و فضای سبز و تغذیه مناسبند و البته پایه تمام این الزامات، اقتصاد است و تا زمانی که اقتصاد درستی نداشته باشیم، تمام این حلقه های زنجیر مغفول خواهد ماند و نتیجه این غفلت، تحمیل هزینه های درمانی بر کشور است .
ایرادی که در این دو دهه به دولت ها و نظام سلامت وارد بوده، این است که با وجود تاکید برنامه های 5 ساله بر اهمیت پیشگیری، دولت ها و نظام سلامت فقط به درمان اهمیت داده در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، این روند برعکس است و اگر مردم معاینات و اقدامات پیشگیرانه را فراموش کنند، هزینه درمان شان بر عهده خودشان است، چون زمینه تمام اقدامات پیشگیرانه از طرف دولت ها ایجاد شده است .
حتما هزینه پیشگیری بسیار بسیار کمتر از درمان است و هر کشور و دولتی به هر مقدار برای پیشگیری وقت و انرژی و هزینه مادی و نیروی انسانی صرف کند، حتما در حوزه درمان با هزینه های کمتری مواجه خواهد شد . ما هم باید در کشورمان به این موضوع توجه کنیم و گاهی به شکل های مختلف و در دوره های مختلف وزارت بهداشت پویش هایی برای سنجش فشار خون و قند خون برگزار کرده ولی شاید این پویش ها کیفیت لازم را نداشته . حتما پیشگیری به این نتیجه ختم می شود که دیابت قابل کنترل با تغذیه، به دیابت نیازمند داروی خوراکی یا نیازمند داروی تزریقی یا حتی جراحی اندام های بدن تبدیل نشود، چون حتما هزینه کنترل دارویی یا جراحی، برای بیمه ها و نظام سلامت سنگین تر است و حتما خانواده ها از بیمار شدن سرپرست یا حتی فرزندشان آسیب خواهند دید . در تمام کشورها، نقش دولت ها در توجه به حوزه سلامت بسیار مهم است، چون حوزه سلامت به اندازه حوزه امنیت مهم است و چون سلامت و امنیت، دو بال مهم خوداتکایی کشورهاست با این تفاوت که سلامت به طور مستقیم با زندگی مردم نسبت دارد و دیگری با مرزهای سرزمینی و حدود و ثغور کشوری که این مردم در آن زندگی می کنند.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید