به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، این متهم چندین سابقه در کارنامه خود دارد و پیش از این چندین بار به خاطر جرایم مختلف بازداشت شده بود. او با گذشت بیش از یکسال سکوت، سرانجام واقعیت را برملا کرد و نحوه قتل پسر جوان را شرح داد. در ادامه مصاحبه با این متهم را بخوانید:
*مقتول را از قبل می شناختی؟
نه، آن روز اولین و آخرین باری بود که او را دیدم.
*یعنی کینه و خصومتی با او نداشتی؟
نه، اتفاقا در مدت کوتاهی که او را دیدم به نظرم آدم معقولی و خوبی هم آمد.
*چطور با او آشنا شدی؟
سوار خودروی پرایدم بودم که او را کنار خیابان دیدم. انگار می‌خواست به خانه برود و منتظر تاکسی بود. به همین خاطر او را به عنوان مسافر سوار کردم. این اولین باری بود که او را می‌دیدم.
*پس چرا او را کشتی؟
بعد از اینکه او را سوار کردم بین راه چاقویی بیرون آوردم و با تهدید از او خواستم هر چه دارد به من بدهد. اما او مقاومت کرد. بعد باهم درگیر شدیم و دستم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم. وقتی به خودم آمدم، متوجه شدم او را کشته‌ام.
*جسد چطور از گرمسار و بعد رودخانه‌ای در سمنان سر در آورد؟
بعد از کشتنش با خودم گفتم اگر جسد را در تهران رها کنم، دیر با زود جنازه را پیدا می‌کنند و پلیس تحقیقات را برای پیدا کردن راز قتل او آغاز می‌کند. بعد هم طولی نمی‌کشد که رازم برملا می‌شود. به همین دلیل تصمیم گرفتم جسد را در محلی پرت و دور افتاده رها کنم. او را به نزدیکی رودخانه‌ای در گرمسار بردم و رها کردم تا آب، جسد را با خودش ببرد و دیگر هیچ ردی باقی نماند.
*یعنی فکر نمی‌کردی دستگیر شوی؟
حتی یک درصد. من حساب همه چیز را کرده بودم و به خیال خودم همه راه را هم درست رفته بودم. در تمام این مدت هم سعی می کردم با داستان‌سرایی مسیر تحقیقات را تغییر دهم اما واقعا درست می‌گویند که خون پای قاتل را می گیرد، من هم رسوا شدم همه تلاش‌هایم بی‌فایده بود.
*سابقه داری؟
بله.
*چه سوابقی داری؟
جرایم مختلفی را انجام داده‌ام و به خاطرشان دستگیر شده‌ام و پرونده دارم. سرقت، خفت گیری و اعتیاد، الان هم که به اتهام قتل یکسال است بازداشت هستم و با وجود داستان سرایی مجبور به اعتراف شدم.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید