به گزارش اقتصادانلاین به نقل از سایت جنایی، این متهم 40 ساله که حامد نام دارد مدیر سابق شرکت واردات کالا است که ورشکست شد. او جزییات سناریوی سرقت اموال و هدایای همسرش را در این گفتوگو شرح داد:
*چرا از همسرت سرقت میکردی؟
چاره ای نداشتم. ورشکست شده بودم و حتی خرج و مخارج زندگیام را نمیتوانستم تامین کنم. باور کنید روزها به بهانه رفتن به شرکت از خانه خارج میشدم و مسافرکشی میکردم تا پولی دستم بیاید.
*چرا ورشکست شدی؟
طمع کردم. به من گفتند که در این کار مهارتی نداری و بهتر است وارد نشوی اما به سفارش یکی از دوستانم یک شرکت وارداتی زدم و چون نمیدانستم کی خرید کنم و چه زمانی بفروشم یا چه چیزهایی خرید کنم خیلی زود بدهی روی بدهی بار آوردم و طلبکاران اضافه شدند. در نهایت دیدم بهترین کار تعطیل کردن شرکت است.
*با همسرت چطور آشنا شدی؟
با هم در یک مهمانی آشنا شدیم. او وضع مالی خوبی داشت.
*همسرت از موضوع ورشکستگی خبر داشت؟
نه، دلم نمیخواست فکر کند که به خاطر پا قدم او زندگیام بد و خراب شده است. چرا که همسرم خیلی به خرافات اعتقاد دارد.
*یعنی چطور ماجرای سرقت را از همسرت مخفی کردی؟
شب عروسی هدایای نقدی و سکههای زیادی به ما داده شد. هدایا را که دیدم به فکر سرقت افتادم، حداقل میتوانستم هزینه زندگی را تامین کنم. اما همسرم شک کرده بود که چرا چیزها گم میشود. ابتدا به او گفتم دچار توهم شدی و من یادم است که فلان کادو را نگرفتی. اما وقتی بدون اطلاع من از هدایا عکس انداخت، گفتم از ما بهتران و اجنه آنها را برمیدارند و همسرم هم باور کرد.
*ماجرای سرقت کارت بانکی چه بود؟
از خواهرم خواستم کارت همسرم را سرقت کند و با آن دلار بخرد تا دلارها را بفروشم. فکرش را هم نمیکردم خواهرم حتی با ماسک و چادر شناسایی شود.
*فکر نمیکردی دستت رو شود؟
دلم نمیخواست همسرم متوجه ورشکستگی من شود. ما تازه ازدواج کرده بودیم و حس خوبی به او دست نمیداد وگرنه اصلا قصد آزار او را نداشتم، فقط دنبال راهی بودم که وضعیت زندگی را بهتر کنم.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید