نیکوتین بیرونی دقیقا روی گیرندههای نیکوتینی استیل کولین مینشیند. مگر اینها مواد مضر و خطرناک نیستند؟ پس چرا ما هم برای آنها گیرنده اختصاصی داریم و هم بدن خودمان آنها را تولید میکند؟ نکته دقیقا همین جاست. مواد مخدر مانند دشمنانی هستند که از طریق نفوذ در عوامل درونی و مصادرهکردن آنها به نفع خود، اهدافشان را پیش میبرند. این در حالی است که بدن ما بهصورت طبیعی بهاندازه مجاز موادی برای کنترل خلق و اضطراب تولید میکند و طبیعتا برای آنها گیرنده دارد. بدن در مواقع ضروری تولید این مواد را بیشتر میکند و از فروپاشی عصبی جلوگیری میکند. حتی بسیاری بر این باور هستند که دلیل اعتیادآوربودن فعالیتهای سالم مانند ورزش ترشح بیشتر اندورفینها و اندوکانابینوییدها در زمان ورزش است. مواد بیرونی، گیرندههای ما را فریب میدهند. در واقع این مواد بیرونی هستند که ساختار شبیه مواد درونی دارند و با میزان انبوه کنترل گیرندهها را در دست میگیرند و با فیدبک منفی به تدریج اجازه تولید طبیعی اندورفینها و اندوکانابینوییدها در بدن را میگیرند. در واقع مواد روانگردان با غلظت بسیار بیشتر از ما به ازای درونیشان در یک رقابت نابرابر، اشغالگر گیرندههای ما هستند.
شاهدانه یک مار خوش خط و خال است
گل شاهدانه (کانابیس) مار خوش خط و خال است. در ظاهر یک بوته خاکی، طبیعی و معطر است. اما همین بوته معطر اگر شرایط فراهم شود، در یک رقابت ناعادلانه رسپتورهای اندوکانابینویید را که ما فقط در موارد ضروری و به میزان اندک از آنها استفاده میکردیم، مصادره میکند. میخواهم از این فرصت استفاده کنم و تفاوت واژههای علف، گل، ماریجوانا، وید، جوینت، شاهدانه و حشیش را روشن کنم. چون میدانم این سوال بسیاری از مخاطبان است.
نام اصلی این گیاه «شاهدانه» و اسم علمی آن «کانابیس»است. همان شاهدانهای که میوهاش را به عنوان آجیل میخوریم و البته هیچ ماده روانگردانی در این میوه نیست. پس اسم خود گیاه و میوه آن، هر دو «شاهدانه» است. به گلها و برگهای این گیاه «گل» یا همان ماریجوانا گفته میشود. در ادبیات عامیانه فارسی به جای «گل» از واژه «علف» و در زبان عامیانه انگلیسی از واژههای «وید» و «جوینت» به همان معنا استفاده میکنند. برگ یا گل این گیاه حاوی مقدار زیادی THC یا تتراهیدروکانابینول است که اثر روانگردانی دارد. گل را خشک میکنند و آن را تدخین میکنند یا میخورند. اما داستان حشیش کمی متفاوت است. «حشیش» از «رزین» یا صمغ گیاه «شاهدانه» درست میشود.
«حشیش» در واقع رزین تغلیظ شده و فرآوری شده گیاه شاهدانه است که مقدار بیشتری از ماده موثره روانگردان (THC) دارد. از بحث اصلی دور نشویم و مطلب اصلی یعنی کانابینوییدهای درونزاد را دنبال کنیم. کارکرد رسپتورها (گیرندهها)ی مواد درونزاد در حالت طبیعی، مدیریت هیجانی ما در شرایط ناگوار است، اما وقتی از کنترل خارج شدند، ما را به سمت از دست دادن «مهار» پیش میبرند. وقتی پرده مهار برافتد، رفتارهای تکانشی اتفاق میافتد و تعارضات درونی ما که با سازوکارهای دفاعی پخته مدیریتشده بودند خودشان را نشان میدهند و از ما موجودی میسازند که با چیزی که از خودمان میشناسیم یا دیگران از ما میشناسند، متفاوت است. وقتی گیرندههای اندوکانابینویید بیش از اندازه تحریک شوند و مهار برداشته شود و رفتارهای تکانشی اتفاق بیفتد، زمینه برای بروز شیدایی فراهم میشود. البته احتمال القای اپیزود شیدایی توسط ماریجوانا کمتر از روانگردانهای دیگر مانند کوکایین است. اما در کسانی که ژن نهفته اختلال دوقطبی دارند، ماریجوانا مانند کسی است که سگ خفته را بیدار میکند.
قانونیکردن «ماریجوآنا» بهمعنای بیضرربودن آن نیست
سیاست بعضی از کشورها قانونی کردن مصرف ماریجوانا است. اروگوئه اولین کشور جهان بود که مصرف ماریجوانا را آزاد کرد. به دنبال آن، مصرف این ماده در هلند، کانادا و بسیاری از ایالتهای آمریکا آزاد شد. قطعا سیاستمدارانی که مصرف ماریجوانا را برای مردمشان آزاد کردند بر این باور نبودند که مصرف آن ضرر ندارد یا مفید است. علت این آزادسازی رویکرد «کاهش آسیب»در اعتیاد است. طرفداران آزادسازی ماریجوانا معتقدند با اینکه مصرف آن ضرر دارد، اما منافعی در قانونیکردن آن هست. از جمله اینکه قانونیشدن مصرف، راه را بر بازار سیاه و قاچاقچیان میبندد و قابلیت کنترل و نظارت دولت بر آن وجود دارد. دلیل دیگر این است که مصرف ماریجوانا اثر محافظتی روی مصرف مواد سنگینتر دارد و احتمال مصرف آنها را کم میکند.
همچنین مطالعاتی در هلند و کانادا نشان دادهاند که قانونیکردن ماریجوانا باعث شده آمار مصرف این ماده در آن کشورها پایین بیاید. البته قانونیکردن ماری جوانا مخالفانی هم دارد. میتوان گفت تعداد مخالفان آن بیشتر از موافقان است. به همین دلیل است که مصرف این ماده در بیشتر کشورهای جهان همچنان ممنوع است. اما صرفنظر از دلایلی که موافقان و مخالفان دارند، این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که آزادسازی ماریجوانا در کشورهای پیشرفته این بدفهمی را به مردم دنیا داده که گل یا علف ماده بدی نیست. اگر بد بود کشورهای پیشرفته آن را قانونی نمیکردند. این نگاه سادهانگارانه بدون فهم دلایل متعدد پشت آن میتواند موجی از مصرف ماریجوانا ایجاد کند که در کشور خودمان نیز شاهد آن هستیم. کمتر پارک یا فضای سبزی را میتوانیم ببینیم که در آن بوی ماریجوانا به مشام نرسد. اینکه بعضی از کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیدهاند که مصرف ماری جوانا را آزاد کنند، ناشی از دلایل اجتماعی است. آنها میخواهند مصرف مواد را به طور کلی در جامعه کنترل کنند.
قانونیکردن مصرف ماریجوانا به هیچوجه به این معنی نیست که ماریجوانا ماده خوبی است و ضرری ندارد. ماریجوانا در مصرف مزمن، به صورت شایع قابلیت ایجاد افسردگی، اضطراب، حملات پانیک و اختلال شناختی و حافظه را دارد، و حتی البته به صورت نادرتر، میتواند به ایجاد روانپریشی (سایکوز) و اختلال دوقطبی منجر شود.
دکترحافظ باجغلی
روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی
سپید آنلاین
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید