وی افزود: اختلال وسواس فکری – عملی شامل افکار مزاحم آداب وسواسی اشتغالات ذهنی و وسواسهای عملی هستند و سواسهای فکری عبارتند از افکار امیال یا تکانههای مزاحم و ناخواسته که منجر به افزایش قابل توجه اضطراب یا ناراحتی میشوند.
او در ادامه به انواع اختلال وسواس فکری – عملی اشاره کرد و یادآور شد: آلودگی و پاکی، شایعترین الگو در اختلال وسواس فکری – عملی (Obsessive-compulsive disorder) است که وسواس آلودگی و به دنبالش شستوشو یا اجتناب اجبارگونه از شیء که فرد گمان میکند، آلوده است وجود داشته باشد. فرد اغلب از شیء اجتنابناپذیر مثل مدفوع، ادرار، گرد و غبار یا میکروب میترسد. بیمار ممکن است دستهایش را به افراط بشوید و در واقع بسابد و بخراشد یا از ترس میکروب، حتی قادر به ترک خانهاش هم نباشد.
محمدلو ادامه داد: اضطراب شایعترین واکنش هیجانی در برابر شیء است که فرد از آن میترسد، منتها شرم و نفرت وسواسگونه هم احساسات شایعی است. بیمارانی که وسواس آلودگی دارند معمولاً معتقدند که آلودگی با کوچکترین تماس از شیء به شیء دیگر و از فردی به فرد دیگر منتقل میشود.
او تردید مرضی و وارسی را دومین الگوی شایع در این اختلال دانست و عنوان کرد: این الگو که به دنبالش وسواس عملی به صورت وارسی روی میدهد، این وسواس اغلب متضمن نوعی احساس خطر از انجام عملی خشونت بار است؛ مثلاً فرد میترسد مبادا اجاق را خاموش یا در را قفل نکرده باشد. وارسی هم اغلب به این صورت است که بیمار چند بار به خانه برمیگردد تا مثلاً ببیند اجاق را خاموش کرده یا نه این بیماران تردید وسواسگونهای درباره خود دارند به طوری که همیشه به خاطر فراموش کردن یا انجام چیزی احساس گناه میکنند.
کارشناس ارشد روانشناس بالینی بیمارستان بهشتی زنجان گفت: افکار مزاحم و ممنوعه، سومین الگوی شایع اختلال وسواسی – جبری آن است که فرد صرفاً افکار وسواسی مزاحمی بدون هیچگونه وسواس عملی داشته باشد. اینگونه وسواسها معمولاً افکاری تکراری درباره نوعی عمل جنسی یا پرخاشگرانه است که به نظر خود فرد، شرم آور است. افکار خودکشی نیز ممکن است داشته باشند در این حالت بعید است، فرد این افکار را عملی کند.
وی در ادامه تقارن و نظم را چهارمین الگوی شایع این اختلال عنوان کرد و افزود: در این الگو، لزوم، رعایت تقارن یا دقت است به طوری که ممکن است موجب شود فرد دچار وسواس عملی کندی شود بیمار واقعاً ساعتها وقت لازم دارد تا یک وعده غذا بخورد، یا صورتش را اصلاح کند.
محمدلو گفت: وسواسهای مذهبی و ذخیرهسازی اجبارگونه هم در بیماران وسواسی – جبری شایع است. وسواس کندن مو و وسواس کندن پوست و ناخن جویدن هم ممکن است وسواسهای عملی از نوع اختلال وسواسی – جبری باشد. خودارضایی هم ممکن است جنبه وسواسگونه پیدا کند.
او در ادامه با اشاره به علل وسواس، عنوان کرد: آسیب و تغییر در عملکرد مدار مغزی کورتیکو – استریاتو – تالامو – کورتیکال که این مدار در بروز نقایص شناختی و عاطفی در اختلال وسواس فکری – عملی نقش زیادی دارد. تغییر در عملکرد مدارها و روابط عصبی میان قشر حدقهای پیشانی، هسته دمدار و تالاموس و کاهش اندازه هسته دمدار؛ بد تنظیمی سروتونین، شواهد حاکی از آن است که در اختلال وسواس فکری – عملی سروتونین نقش زیادی دارد؛ عوامل ژنتیکی؛ وراثت در شکلگیری اختلال وسواس فکری – عملی نقش دارد و در نهایت عوامل شناختی؛ شکلگیری راهبرد اجتنابی برای رهایی از اضطراب.
کارشناس ارشد روانشناس بالینی بیمارستان بهشتی زنجان به روشهای درمانی وسواس فکری – عملی اشاره کرد و گفت: دارو درمانی یکی از روشهای درمان این اختلال است، داروهای مؤثر برای این اختلال عبارتند از کلومیپیرامین و مهارکنندهای اختصاصی بازجذب سروتونین مانند سرترالین و فلوکستین و بیمارانی که به یکی ازآنها پاسخ ندهند، ممکن است به یکی دیگر از داروهای این دسته پاسخ دهند. بیشترین حجم شواهد در خصوص تقویت درمان اختلال وسواس فکری – عملی آنتیسایکوتیکها است و دو داروی ریسپریدون و آری پیپرازول برای درمان موثر است .سایر داروهای امیدوارکننده در تقویت درمان اختلال وسواس فکری – عملی عبارتند از ممانتین ،ریلوزول ،کتامین لاموتریژین واستیل سیستئین.
محمدلو ادامه داد: روان درمانی موثر در درمان اختلال وسواس فکری – عملی درمان شناختی رفتاری است، مانند درمان مواجههسازی و ممانعت از پاسخ، تمرکز بر تحریفهای شناختی، فنون ذهن آگاهی و جلسات خانوادگی که میتواند در این امر تاثیرگذار باشد.
او گفت: درمان ترکیبی که هر یک از دو روش دارودرمانی یا رواندرمانی به تنهایی یک مداخله خط اول منطقی در معالجه اختلال وسواس فکری – عملی هستند و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ترکیب درمانشناختی رفتاری و دارودرمانی بهخصوص مفید است.
کارشناس ارشد روانشناس بالینی بیمارستان بهشتی زنجان خاطرنشان کرد: جراحی اعصاب میتواند کارآیی داشته باشد که این رویکردها شامل حلقهبری (سینگولو تومی) قدامی و کپسولوتومی و سایر فنون جراحی میشوند. تمرکز اعمال جراحی اعصاب اخیر بر تحریک عمقی مغز است که در آن الکترودهایی را به منظور تحریک نواحی مغزی خاص در مغز قرار میدهند؛ تحریک مغناطیسی فراجمجمهای نیز برای درمان اختلال وسواس فکری – عملی مورد مطالعه قرار گرفته است، هر چند که دادههای موجود برای تشویق کاربرد بالینی این روش به اندازه کافی قوی نیستند و درمان با الکتروشوک که ظاهراً برای اختلال وسواس فکری – عملی فایده ای ندارد.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید