
شرایط سنی کودک
به سن فرزند خود توجه کنید. گاهی اوقات برخی از ترسها در زمینه خاصی طبیعی هستند نیازی نیست حساسیت زیادی به خرج دهید. ترس در کودکان بسته به سن آنها متغیر است، اغلب ترسها در دورههای مختلف به طور کلی به این شکل است که نوزادان از صداهای بلند یا حرکت ناگهانی اشیا، غریبهها، جدایی، تغییرات در خانه و کودکان پیشدبستانی از تاریکی، سر و صدا در شب، ماسک، هیولا و ارواح، حیوانات مانند سگ و کودکان دبستانی از مارها و عنکبوتها، طوفان و بلایای طبیعی، تنها بودن، یک معلم عصبانی، اخبار یا برنامههای تلویزیونی ترسناک، جراحت، بیماری، ترس از رعد و برق بوده و بیشتر میترسند.
به گزارش میگنا ترسهای کودکان نیز الگوی روشن و واضحی دارند، چراکه هر مقطع سنی بحرانهای سازگاری یا اضطراب خودش را دارد. نوزادان از شش ـ هفت ماهگی از بودن با غریبهها اصلاً نگران نمیشوند، اما پس از آن اوضاع تغییر میکند.
نوزادان بهتدریج یاد میگیرد بین آشنایان برای مثال “مادر” و دیگران “غریبهها” فرق بگذارند. در بسیاری از نوزادان پس از ترس اولیة جدا شدن از مادر، سریعاً ترس از غریبهها به وجود میآید. این ترس ممکن است تعمیم یابد و به یک ترس گذرا، اما رایج از غریبهها و ناشناختهها تبدیل گردد.
ترسهای بعدی کودکان پیشدبستانی هم کماکان به مسئله احساس امنیت خاطر و ترس و خوف از امور عجیب و غیرمنتظره برمیگردد. این کودکان از هر چه خارج از کنترل آنها باشد میترسند. مثل: تاریکی، صدای سگهای بزرگ، سر و صدای گوشخراش، طوفان، پزشک یا افراد غریبه. با بزرگ شدن کودک، ترسهای مربوط به امور ناملموس تغییر مییابد و ترس او از اموری همچون چیزهای اسرارآمیز، تاریکی، تنهایی، تصادفات و جراحات، آدمهای بد، از دست دادن یا مرگ نزدیکان، درمانهای پزشکی، مکانهای بلند، شکستهای شخصی و احمقانه، مرگ و بیماری افزایش مییابد.
گفتگو با کودک در مورد ترسها و نگرانیهایش
فرزندتان را تشویق کنید تا در مورد ترسها و نگرانیهای خود با شما صحبت کند و از آنها بخواهید تا درباره ترس خود و آنچه دقیقاً او را میترساند با شما گفتگو نماید. توضیح دهید که چیزی به اسم هیولا وجود ندارد، توجه داشته باشید سعی نکنید با گشتن و چک کردن کمد، زیر تخت و غیره… به کودک خود اطمینان دهید هیولا وجود ندارد زیرا ممکن است با این کار کودک تصور کند هیولا میتواند وجود داشته باشد.
به این نکته توجه کنید، هرچه قدر کودک بزرگتر شده و کاربرد لغاتش بیشتر میشود، میتوان از توضیحات کلامی نیز برای تقویت روش رفع ترس استفاده نمود. مادران میتوانند با استفاده از روش توضیحات کلامی به علاوه تشویق فرزند برای مقابله با محرکهای ترسناک، هراس او را از بین ببرند یا کاهش دهند.
پرهیز از بیارزش کردن ترس کودک
والدین باید دقت کنند نباید فرزندشان را به دلیل ترسیدن سرزنش کنند. بزرگترین خطایی که والدین مرتکب میشوند، نامحترم دانستن ترس کودک از تاریکی و به سخره گرفتن اوست. ترس بچهها از تاریکی نشانه خلاقیت و هوش آنها است وقتی شما او را مسخره میکنید یا با الفاظی مانند ترسو و بیعرضه خطابش میکنید نه تنها ترسش از بین نمیرود، بلکه باعث میشود خجالت کشیده و احساس گناه کند.
هیچ وقت احساسات کودکان را نباید بازیچه و کماهمیت انگاشت. برای کودک، مخصوصاً باید این حق را قائل شد که احساساتی مخصوص به خود داشته باشند. احساس کودک را نمیتوان درست یا غلط دانست بلکه با درک این احساسات و شناسایی آنها میتوان بسیاری از دشواریهایی که پیش میآید را برطرف نمود. اگر والدین از فرزند خود انتظارات و توقعات بیش از توانایی واقعی او داشته باشند، کودک دچار ترس میگردد و در نتیجه تلاش او نتیجه معکوس در پی خواهد داشت. با این اوصاف شاید مسائلی که فرزندتان را میترساند برای شما بیارزش و خندهدار باشد اما برای او کاملاً جدی و واقعی است و در حقیقت مشکلی برای او است که بایستی به او دلداری دهید و احساس ترس او را درک کنید و در صدد رفع آن برآیید.
استفاده از تقویتکننده و دادن پاداش
هرگاه کودک را در غلبه بر ترسش موفق دیدید موفقیت او را تحسین و تشویق نمایید. یک جدول شجاعت طراحی کنید و منظور از شجاعت انجام وظیفه محول شده (بهعنوان مثال) در تاریکی است. (حتی با وجود احساس ترس) بهتر است در مراحل نخست اتاق کاملاً تاریک نباشد. برای مثال یک چراغقوه به دست کودک بدهید.
برای شب اول دو دقیقه در تاریکی کافی است، اما هر شب یک دقیقه به این زمان بیفزاید این کار را تا زمانی انجام دهید که کودک بتواند قبل از به خواب رفتن بهراحتی در تختخواب دراز بکشد و در صورت موفقیت کودک، علامت مثبت در جدول بگذارید و بگویید اگر تعداد این علامتها برای مثال به ۵ برسد، هدیهای به او خواهید داد. وقتی کودک نشان داد ترسش از تاریکی از میان رفته او را برای تماشای فیلم مورد علاقهاش به سینما ببرید. در صورت لزوم یکی از وسایل بازی خود را همراه بیاورد و هر جایزهای که تصور میکنید کودکتان را خوشحال میکند به او بدهید.
درمان استرس در کودکان معمولاً دیرتر از آن چه که باید اتفاق میافتد، چرا که استرس در کودکان بیشتر در غالب تغییرات رفتاری است. کودکان کمتر درباره عوامل استرسزا و ناراحتیهایشان صحبت میکنند.
استرس در کودکان بهخصوص در سنین دبستان بسیار شایع است. استرس مزمن با تغییرات منفی در ساختار مغز رشد کودک را به خطر انداخته و بهعنوان عاملی مخرب کودک را مستعد ابتلا به انواع بیماریهای روانی میکند. همچنین اثرات زیان باری بر پیشرفت تحصیلی و کیفیت روابط او با همسالان خواهد داشت. والدین نقش مهمی در شناسایی عوامل بروز استرس در کودک و کمک به او برای درمان را ایفا میکنند.
همانند بزرگسالی استرس در کودکان نیز اتفاق میافتد. با این تفاوت که کودکان علائم استرس و اضطراب را به شیوههای دیگری نشان میدهند. برای مثال ممکن است بیقراریهایشان افزایش یابد یا لجبازی بیشتری از خود نشان دهند. تجربه استرس در مدت زمان طولانی یا بهشدت زیاد در هر دورهای عوارض و پیامدهای ناخوشایند بسیاری دارد. این عوارض در دوران کودکی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که مغز و بدن کودک در این دوران در حال رشد و تکامل است و استرس میتواند در روند رشد اختلال ایجاد کند.