ارتقاء سواد رسانهای یکی از ضروریات اساسی زمان حاضر است که به ویژه در شرایط جنگ شناختی اهمیت دوچندان یافته است. جنگ شناختی به معنای تبدیل ذهن انسان به میدان نبرد است که در آن نه تنها افکار، بلکه نحوه تفکر و رفتار افراد هدف قرار میگیرد تا باورها و رفتارهای فردی و جمعی به نفع دشمن تغییر یابد.
به گزارش میگنا در این میدان نامرئی، اطلاعات غلط، اخبار جعلی و روایتهای جهتدار به سلاحهایی قدرتمند تبدیل میشوند که تأثیر عمیقی بر افکار عمومی میگذارند و میتوانند انسجام و اراده جامعه را تضعیف کنند. ارتقاء سواد رسانهای به مردم و به ویژه نیروهای نظامی، فرماندهان و فعالان رسانهای، نقش سپر ملی را ایفا میکند و سدی مستحکم در برابر تهاجمات روانی و جنگهای شناختی محسوب میشود.
سواد رسانهای به معنای توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و تولید محتوای رسانهای در فضای گسترده دیجیتال است که اکنون با ظهور فناوریهایی همچون هوش مصنوعی مولد و ابزارهای ساخت محتوای جعلی، بیش از پیش اهمیت یافته است. این مهارت سبب میشود افراد بتوانند پیامهای رسانهای را به طور انتقادی بررسی کنند، اخبار جعلی و دستکاریشده را شناسایی و از نفوذ اطلاعات نادرست جلوگیری کنند. از اینرو، ارتقاء سواد رسانهای دیگر یک مهارت آموزشی معمول نیست بلکه به یک ضرورت استراتژیک برای امنیت ملی، ثبات اجتماعی و دفاع عمومی بدل شده است. افراد با داشتن این دانش میتوانند از مصرفکننده منفعل رسانه به شهروندی فرهیخته و فعال تبدیل شوند که در برابر جنگ اطلاعاتی و شناختی تابآوری دارد.
جنگ شناختی و رسانهای امروز دیگر محدود به مراکز جنگی فیزیکی نیست و بخش عمدهای از درگیریها به عرصه جنگ روایتها و مدیریت افکار عمومی منتقل شده است. دشمن با ابزارهای رسانهای پیچیده، پیش از حملات نظامی تلاش میکند تا افکار عمومی را هدف قرار دهد و در میدان جنگ روانی نفوذ کند.
در این شرایط، نقش سواد رسانهای بسیار کلیدی است و مدیران رسانه، روزنامهنگاران و کنشگران فضای مجازی باید مهارتهای حرفهای، اخلاقی و تحلیلی خود را ارتقاء دهند تا بتوانند به صورت مؤثر اطلاعات درست و دقیق را منتشر کنند و به انسجام و امنیت جامعه کمک کنند. سواد رسانهای علاوه بر مردم عادی، باید به عنوان یک رکن اساسی در آموزش نیروهای نظامی و فرماندهان نیز دیده شود تا تابآوری آنها در برابر عملیات روانی دشمن افزایش یابد.
برای ارتقاء سواد رسانهای باید به آموزش ساختارمند، آگاهی عمومی و تمرین روزمره توجه ویژه داشت. ایجاد واحدهای درسی در مدارس، دانشگاهها و پلتفرمهای آنلاین میتواند مبنای قوی برای این هدف باشد. همچنین برگزاری کمپینهای اطلاعرسانی در رسانهها و شبکههای اجتماعی جهت بالا بردن سطح آگاهی عمومی و تشویق افراد به پرسیدن سوالات انتقادی درباره پیامهای رسانهای از جمله «چه کسی این پیام را ساخته؟» و «آیا میتوانم اطلاعات را از منابع دیگر بررسی کنم؟» از مهمترین رویکردهاست. در این مسیر، باید به تحول در مقابله با چالشهای نوظهور فناوریهای هوشمند و پیچیدگیهای جعل رسانهای نیز توجه داشت و سواد رسانهای را در راستای تحولات دیجیتال و جنگ ترکیبی بهروزرسانی کرد.
ارتقاء سواد رسانهای و تابآوری در جنگ شناختی نه تنها یک ضرورت فردی بلکه یک وظیفه اجتماعی و استراتژیک است که میتواند امنیت روانی و فرهنگی جامعه را تضمین کند. در مقابل تهاجمات رسانهای دشمن، افزایش توان عملیاتی فضای مجازی، حمایت از فعالان رسانهای و تبیین صحیح و مستمر در شبکههای مختلف، از مهمترین راهکارهای مقابله به شمار میآیند. ارتقاء سواد رسانهای زمینهساز تقویت جبهه داخلی در برابر جنگ روانی و شناختی دشمن است و به همین دلیل باید به عنوان اولویتی ملی و راهبردی مورد توجه جدی قرار گیرد.
ارتقاء سواد رسانهای به عنوان رکن اساسی دفاع اجتماعی در مواجهه با جنگهای شناختی و تهدیدات دیجیتال، اهمیت حیاتی یافته است. جنگ شناختی، که به معنای تبدیل ذهن انسان به میدان نبرد است، تلاش میکند تا نه تنها افکار، بلکه نحوه تفکر و رفتار افراد را تغییر دهد و در نهایت اراده جمعی جامعه را بدون استفاده از زور فیزیکی تضعیف کند. در چنین شرایطی،سواد رسانهای به عنوان ابزاری کلیدی برای تابآوری عمل میکند؛ این توانایی شامل تشخیص اخبار جعلی، تحلیل انتقادی پیامها و شناخت ماهیت رسانهها و اهداف آنها است که افراد، به ویژه نیروهای نظامی و فرماندهان، را در مقابل جنگ شناختی مقاوم میسازد.
در عصر دیجیتال، فناوریهای نوین سبب تسریع در انتشار اطلاعات شدهاند؛ اما همزمان امکان انتشار اطلاعات نادرست و دستکاری شده نیز به شدت افزایش یافته است. بنابراین، ارتقاء سواد رسانهای یک مهارت آموزشی و یک ضرورت استراتژیک برای حفظ امنیت ملی و ثبات اجتماعی است.
خاطره اکبری نویسنده خانه تاب آوری در خاتمه آورده است کشورهای پیشرو با نهادینهسازی آموزشهای جامع سواد رسانهای از سنین کودکی تا بزرگسالی، توانستهاند مقاومت جامعه در برابر جنگ نرم را افزایش داده و انسجام ملی را حفظ کنند. سیاستگذاران، نهادهای آموزشی و فرهنگی باید به صورت مستمر و با همکاری چندسیستمی این مهارتها را تقویت کنند تا مردم قادر باشند پیامهای رسانهها را با دیدگاه انتقادی تحلیل کرده، خطر پروپاگاندا و اخبار جعلی را شناسایی و تصمیمات آگاهانه بگیرند.
این اقدامات موجب کاهش آسیبپذیری افراد و تبدیل آنها از مصرفکنندگان منفعل به شهروندان آگاه و فعال میشود و به عنوان راهکاری مؤثر برای مقابله با تهدیدات جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن به شمار میآید.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید