سیاستگذاری کلان اجتماعی برای ارتقای سلامت روان، زیربنای توانمندسازی جامعه در مقابل چالشهای روانی و اضطرابهای اجتماعی است. در کشور عزیزمان ایران، سلامت روان به عنوان بخشی اساسی از رفاه اجتماعی هنوز در سیاستها و برنامههای کلان شایسته توجه بیش از پیش است. نبود یک چارچوب سیاستی منجر به کمبود برنامههای حمایتی جامع، ضعف آگاهی عمومی و سازوکارهای مشارکت اجتماعی شده که در مجموع سلامت روان را در معرض خطر قرار داده است. بنابراین ضروری است که سیستم سیاستگذاری کشور تجدید نظر کرده و با رویکردهای علمی و بومی، زمینه ارتقای تابآوری و بهداشت روان را فراهم آورد.
بنا بر همین گزارش از میگنا در سطوح اجرایی، متولیان سلامت روان باید خدمات تلفیق یافته سلامت روان را در نظام مراقبتهای اولیه سلامت توسعه دهند تا این خدمات به شکل عادلانه و گسترده در دسترس مردم قرار گیرد. علاوه بر این، تخصیص بودجه کافی، توسعه مراکز مشاوره و آموزش نیروهای متخصص از جمله اقدامات کلیدی است که باید در سیاستهای کلان لحاظ شود. رویکرد جامع در سیاستگذاری اجتماعی که شامل حمایت از خانوادهها، کاهش نابرابریهای اجتماعی و توجه ویژه به گروههای آسیبپذیر است، میتواند به تقویت تابآوری روانی کمک کند و مانع از گسترش اختلالات روانی در جامعه شود.
دکتر محمدرضا مقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی در ادامه آورده است نقش سیاستگذاری فرهنگی نیز در ارتقای سلامت روان نیز بسیار مهم است. فرهنگ نقش تعیینکنندهای در شکلدهی رفتارها و نگرشهای جامعه نسبت به مسائل روانی دارد و باید به عنوان بستر مناسبی برای ترویج سبک زندگی سالم، مقابله با تابوهای روانی و تقویت سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
آنچه که مهم است همکاری و هماهنگی میان نهادهای دولتی، غیردولتی، رسانهها و جامعه مدنی در قالب یک ساختار مستحکم، راهگشای موفقیت در تحقق سیاستهای کلان سلامت روان بشمار می آید که ضمن کاهش فشارهای روانی، تابآوری اجتماعی را تقویت میکند.
تابآوری مقصد و مسیر اصلی در ارتقای سلامت روان است.
سلامت روان بهعنوان یکی از مؤلفههای حیاتی سلامت عمومی، تعیینکننده کیفیت زندگی و عملکرد فردی و اجتماعی انسانهاست. در دنیای معاصر که پیچیدگیها و فشارهای زندگی افزایش یافتهاند، تابآوری بهعنوان کلید توانمندسازی افراد و جوامع برای مقابله با چالشها، بیشتر مورد توجه است. موضوع کاملا روشن است که صرفاً تلاش فردی یا خانوادگی برای حفظ سلامت روان کافی نیست و توجه به سیاستگذاریهای کلان اجتماعی برای فراهمآوری زیرساختهای حمایتی و پیشگیرانه ضروری است.
سلامت روان فراتر از نبود بیماری است و شامل بهزیستی روانی، عاطفی و اجتماعی است که فرد را قادر میسازد تواناییهای خود را بهطور کامل تحقق بخشد، با فشارهای رایج زندگی مقابله کند و به شکل مولد و مفیدی در جامعه ایفای نقش نماید. بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامت روان عبارت است از «حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی تحقق تواناییهای خود، مقابله با فشارهای معمول زندگی، کار مولد و مشارکت در جامعه را دارد.»
سلامت روان از چند بُعد اصلی تشکیل شده است که به حفظ تعادل روانی فرد کمک میکنند:
– بعد ذهنی: نحوه تفکر و شناخت فرد، تفکیک بین افکار مثبت و منفی و توانایی حل مسئله.
– بعد عاطفی: مدیریت و تنظیم هیجانات و احساسات، پذیرش خود و دیگران.
– بعد اجتماعی: توانایی برقراری ارتباطات موثر، حفظ روابط مثبت و دریافت حمایت اجتماعی.
– بعد عملکرد روانشناختی: توانایی تصمیمگیری منطقی، مواجهه با موقعیتهای دشوار و مدیریت استرس.
سلامت روان باعث میشود فرد احساس رضایت، هدفمندی، انرژی و امنیت روانی داشته باشد و از زندگی خویش لذت ببرد. این سلامت، برای رشد فردی و اجتماعی ضروری است و بدون آن، کیفیت زندگی کم شده و خطر بروز اختلالات روانی افزایش مییابد.
تابآوری و نقش آن در سلامت روان
تابآوری توانایی روانی فرد یا جامعه برای مقابله و سازگاری با بحرانها، ضربهها و استرسها است. این مفهوم به معنای مقاومت صرف در برابر مشکلات نیست بلکه توانایی بهبود، یادگیری و رشد پس از مواجهه با مشکلات است. تابآوری نقش مهمی در پیشگیری از بروز اختلالات روانی، کاهش استرس و افسردگی و ارتقای کیفیت زندگی دارد.
ویژگیهای عوامل تابآوری عبارتند از:
– انعطافپذیری در تفکر و رفتار
– مهارتهای مدیریت هیجانی
– توانایی حل مسئله و تصمیمگیری عقلانی
– داشتن نگرش مثبت و امید به آینده
– حمایت اجتماعی قوی و احساس تعلق به جامعه
تقویت تابآوری به فرد کمک میکند مشکلات را به فرصت تبدیل کند، سلامت روان خود را بهبود ببخشد و در شرایط سخت احساسی خود را بازیابد. از اینرو، تابآوری در سطح جامعه نیز باید تقویت شود تا شهروندان بتوانند در مقابل چالشهای اجتماعی و بحرانهای جمعی مقاومت کنند.
با گسترش چالشهای روانی در جامعه، تلاشهای فردی و خانوادگی به تنهایی برای ارتقای سلامت روان کافی نیست. لازم است سیاستهای کلان اجتماعی با رویکردی چندبعدی طراحی و اجرا شوند. نهادهای دولتی و غیردولتی باید منابع لازم را برای پیشگیری، آموزش، درمان و حمایت روانی فراهم کنند.
چالشهایی که بدون سیاستگذاری کلان باقی میمانند عبارتند از:
– کمبود حمایتهای اجتماعی و روانی
– نابرابری در دسترسی به خدمات سلامت روان
– وجود انگ و استیگما نسبت به اختلالات روانی که باعث پنهانکاری و خودداری از درمان میشود
– ضعف اطلاعرسانی عمومی و آموزش مهارتهای مقابلهای که تابآوری را افزایش دهد
سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که به تقویت تابآوری در سطوح فردی و اجتماعی کمک کنند و محیطی امن و حمایتگر برای همگان ایجاد نمایند. این سیاستها باید بر اساس مطالعات علمی و تحلیلهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور تدوین شوند.
در فرهنگ ایرانی، معنویت نقش بسیار مهمی در سلامت روان و تابآوری دارد. تقویت بعد معنوی زندگی، باورهای مذهبی و فرهنگی میتواند منبعی قوی برای مقابله با فشارهای روانی باشد. بنابراین سیاستها باید با توجه به ارزشها و باورهای فرهنگی بومی طراحی شوند. همچنین، کاهش انگ ناشی از مشکلات روانی، با افزایش آگاهی و حساسیت فرهنگی، باید مد نظر قرار گیرد.
حمایتهای اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی
برقراری شبکههای حمایتی در خانواده، مدرسه، محل کار و جامعه، نقش اساسی در ایجاد تابآوری جمعی دارد. حمایت اجتماعی، روابط مثبت و احساس تعلق به اجتماع، از عوامل کلیدی منتشر کننده استرس و اختلالات روانی هستند. برنامههای اجتماعی باید فرصتهایی برای مشارکت، همبستگی و تعاملات مثبت فراهم کنند.
آموزش مهارتهای تابآوری، مدیریت استرس، هیجان و روابط اجتماعی در مدارس، خانواده و محیطهای کاری از محورهای مهم سیاستهای پیشگیرانه است. همچنین، آموزش به نیروهای متخصص سلامت روان و رفع کمبودهای آموزشی جهت ارائه خدمات موثر در اولویت قرار دارد.
نظام سلامت روان باید به گونهای طراحی شود که خدمات روانی و حمایتی به آسانی و بهصورت عادلانه در دسترس همه اقشار جامعه باشد. تلفیق خدمات سلامت روان با خدمات اولیه، توسعه بیمههای سلامت روان، افزایش نیروی متخصص و استفاده از فناوریهای نوین مانند مشاوره آنلاین از اقدامات کلیدی است.
این نظامها باید بستر را برای افزایش تابآوری به عنوان بخشی از مراقبتها فراهم کنند و با توجه به ویژگیهای جمعیتی، منطقهای و فرهنگی متناسبسازی شوند. آموزش فراگیر ارائهدهندگان خدمات نیز باید بهروزرسانی شود تا با تغییرات و نیازهای جدید سازگار باشند.
تابآوری مقصد و مسیر اصلی در ارتقای سلامت روان است.
سیاستها، برنامهها و اقدامات باید به طور مشخص مهارتها و منابع تابآوری را تقویت کنند. از جمله اقدامات میتوان به آموزش مهارتهای حل مسئله، تنظیم هیجان، افزایش امیدواری، تقویت شبکههای حمایتی و مشارکت اجتماعی اشاره کرد.
با تابآوری بالا افراد و جامعه میتوانند در برابر بحرانهای روانی مقاومت کنند و با حفاظت از سلامت روان خود، کیفیت زندگی و توسعه فردی و اجتماعی را تضمین نمایند.
سلامت روان به عنوان پایهای برای زندگی با کیفیت، نیازمند توجه و سیاستگذاری کلان است که همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، روانی و معنوی را در برگیرد. تابآوری در این میان نقشی کلیدی دارد و پیامدهای بهبود آن، از سلامت فردی فراتر رفته و به سلامت جامعه و توسعه پایدار منجر میشود. سیاستهای کلان باید ساختارمند، علمی و بومیسازی شده باشند تا گامی موثر در جهت ارتقای سلامت روان جامعه بردارند.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید