0

کنش نمایشی چیست ؟

کنش نمایشی چیست ؟
بازدید 17
کنش نمایشی چیست ؟

کنش نمایشی رفتاری اجتماعی است که فرد آن را انجام می‌دهد تا دیگران او را ببینند و تصویر بهتری از خود ارائه دهد. این تعریف ساده، قلب نظریه نمایشی اروین هافمن را نشان می‌دهد؛ نظریه‌ای که یکی از تأثیرگذارترین دیدگاه‌ها در جامعه‌شناسی کنش متقابل و روان‌شناسی اجتماعی به شمار می‌آید. هافمن با این نظریه نشان داد که زندگی اجتماعی شباهت زیادی به صحنه تئاتر دارد و انسان‌ها در تعاملات روزمره، همانند بازیگران، نقش‌هایی را اجرا می‌کنند.
عفت حیدری، روان‌شناس اجتماعی، بر این باور است که تاب‌آوری از نقطه‌ای آغاز می‌شود که فروپاشی در معرض دید قرار نمی‌گیرد. به بیان دیگر، زمانی که هویت حفظ می‌شود، امکان ایستادگی فراهم می‌گردد. دیده شدنِ همراه با حفظ شأن و معنا، به بازتوانی فرد کمک می‌کند و همین فرایند، پایه شکل‌گیری تاب‌آوری است.
اروین هافمن معتقد بود انسان در خلأ زندگی نمی‌کند. هر رفتار اجتماعی در حضور دیگران معنا پیدا می‌کند. وقتی فرد وارد یک موقعیت اجتماعی می‌شود، به‌صورت آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش می‌کند تصویری قابل قبول، محترم یا مطلوب از خود بسازد. این تلاش همان کنش نمایشی است. فرد لباس می‌پوشد، صحبت می‌کند، سکوت می‌کند، لبخند می‌زند یا حتی ناراحتی خود را پنهان می‌کند تا واکنش دیگران را مدیریت کند.در نظریه نمایشی هافمن، جامعه صحنه است. افراد بازیگران‌اند.
نقش‌ها همان الگوهای رفتاری هستند که جامعه از ما انتظار دارد. هر فرد بسته به موقعیت، نقش متفاوتی بازی می‌کند. یک انسان ممکن است در خانه نقش پدر یا مادر را اجرا کند، در محل کار نقش کارمند یا مدیر را داشته باشد و در جمع دوستان نقش صمیمی و غیررسمی‌تری بگیرد. این تغییر نقش‌ها به معنای دروغ‌گویی یا فریب نیست. از نگاه هافمن، این رفتار بخشی طبیعی از زندگی اجتماعی است.
کنش نمایشی همیشه با «دیده شدن» پیوند دارد. فرد زمانی به اجرای نقش می‌پردازد که مخاطبی وجود داشته باشد. حتی اگر مخاطب خیالی باشد. شبکه‌های اجتماعی امروز نمونه روشنی از این موضوع هستند. افراد عکس منتشر می‌کنند، متن می‌نویسند و سبک زندگی خود را به نمایش می‌گذارند تا تصویری خاص از خود بسازند. این رفتارها دقیقاً همان چیزی است که هافمن سال‌ها پیش در تعاملات چهره‌به‌چهره توصیف کرده بود.
یکی از مفاهیم اصلی در نظریه نمایشی، «مدیریت تأثیر» است.
مدیریت تأثیر یعنی فرد تلاش می‌کند برداشت دیگران از خود را کنترل کند. انسان‌ها می‌خواهند محترم، توانا، قابل اعتماد یا دوست‌داشتنی به نظر برسند. به همین دلیل رفتارهای خود را تنظیم می‌کنند. لحن صدا، انتخاب واژه‌ها، زبان بدن و حتی سکوت، ابزارهای مدیریت تأثیر هستند. کنش نمایشی بدون مدیریت تأثیر معنا ندارد.
هافمن میان «صحنه جلو» و «صحنه پشت» تفاوت قائل می‌شود. صحنه جلو جایی است که فرد در معرض دید دیگران قرار دارد و نقش اجتماعی خود را اجرا می‌کند. صحنه پشت جایی است که فرد می‌تواند خود واقعی‌تری از خود نشان دهد و از فشار نقش اجتماعی فاصله بگیرد. برای مثال، یک معلم در کلاس درس در صحنه جلو قرار دارد. در خانه یا جمع دوستان، وارد صحنه پشت می‌شود. کنش نمایشی بیشتر در صحنه جلو اتفاق می‌افتد.
کنش نمایشی همیشه آگاهانه نیست.
بسیاری از رفتارهای نمایشی به‌صورت ناخودآگاه شکل می‌گیرند. فرد از کودکی یاد می‌گیرد که چگونه رفتار کند تا پذیرفته شود. این یادگیری اجتماعی باعث می‌شود کنش نمایشی به بخشی از شخصیت تبدیل شود. به همین دلیل، انسان‌ها اغلب متوجه نمایشی بودن رفتار خود نیستند. با این حال، نتیجه یکی است: ارائه تصویری مطلوب از خود به دیگران.
در جامعه، کنش نمایشی نقش مهمی در نظم اجتماعی دارد. اگر افراد بدون توجه به برداشت دیگران رفتار کنند، تعاملات اجتماعی دچار آشفتگی می‌شود. رعایت ادب، احترام، نوبت‌گیری در صحبت و حتی عذرخواهی، نمونه‌هایی از کنش‌های نمایشی هستند که به حفظ نظم اجتماعی کمک می‌کنند. از نگاه هافمن، این رفتارها نه ریاکاری، بلکه نوعی همکاری اجتماعی هستند.
کنش نمایشی در محیط کار اهمیت ویژه‌ای دارد.
کارمند تلاش می‌کند حرفه‌ای به نظر برسد. مدیر سعی می‌کند اقتدار و آرامش خود را حفظ کند. این نمایش‌ها باعث می‌شوند سازمان بتواند به‌صورت منظم عمل کند. اگر مدیر دائماً احساسات خام خود را بروز دهد یا کارمند بدون توجه به تصویر حرفه‌ای رفتار کند، اعتماد و کارایی کاهش می‌یابد. بنابراین کنش نمایشی در محیط‌های رسمی، کارکردی عملی دارد.
در روابط خانوادگی نیز کنش نمایشی حضور دارد. والدین گاهی نقش آرام و کنترل‌شده‌ای بازی می‌کنند تا فرزندان احساس امنیت کنند. زوج‌ها در جمع، تصویری متفاوت از رابطه خود نشان می‌دهند. این رفتارها نشان می‌دهد که کنش نمایشی محدود به فضای عمومی نیست و حتی در روابط نزدیک نیز دیده می‌شود.
از منظر روان‌شناسی اجتماعی، کنش نمایشی با مفهوم هویت گره خورده است.
هویت چیزی نیست که فقط درون فرد شکل بگیرد. هویت در تعامل با دیگران ساخته و بازسازی می‌شود. فرد از بازخورد دیگران می‌فهمد که چه تصویری از او وجود دارد. سپس رفتار خود را تنظیم می‌کند. این چرخه دائمی، هویت اجتماعی را شکل می‌دهد. نظریه نمایشی هافمن به‌خوبی این فرایند را توضیح می‌دهد.
کنش نمایشی می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. از یک سو، به فرد کمک می‌کند پذیرفته شود، روابط اجتماعی بسازد و احساس تعلق پیدا کند. از سوی دیگر، اگر فاصله میان نقش اجتماعی و احساس درونی زیاد شود، فرد دچار فرسودگی روانی می‌شود. زمانی که انسان مجبور باشد همیشه نقشی را بازی کند که با خود واقعی‌اش فاصله دارد، فشار روانی افزایش می‌یابد.
در دنیای معاصر، کنش نمایشی شدت بیشتری پیدا کرده است. رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی صحنه‌ای دائمی برای نمایش فراهم کرده‌اند. فرد نه‌تنها در تعاملات حضوری، بلکه به‌صورت مداوم در فضای مجازی در حال ارائه تصویر از خود است. این وضعیت باعث می‌شود مدیریت تأثیر به فعالیتی همیشگی تبدیل شود. نظریه اروین هافمن امروز بیش از گذشته قابل درک و کاربردی است.
کنش نمایشی را می‌توان با مفاهیمی مانند سرمایه نمادین و منزلت اجتماعی نیز مرتبط دانست. فرد با ارائه تصویری مثبت، اعتبار اجتماعی به دست می‌آورد. این اعتبار می‌تواند به فرصت‌های شغلی، روابط بهتر و نفوذ اجتماعی بیشتر منجر شود. به همین دلیل، انسان‌ها آگاهانه یا ناآگاهانه در پی بهبود تصویر خود هستند.
عفت حیدری روانشناس اجتماعی و فرهنگ یار تاب آوری ایران در ادامه آورده است انسان موجودی اجتماعی است که زندگی خود را در نگاه دیگران معنا می‌کند. کنش نمایشی رفتاری سطحی یا غیرواقعی نیست. این کنش بخشی از سازوکار زندگی جمعی است. انسان‌ها با اجرای نقش‌ها، جامعه را قابل پیش‌بینی و پایدار می‌کنند.
کنش نمایشی به ما یادآوری می‌کند که «خود» چیزی ثابت و منزوی نیست.
خود در تعامل ساخته می‌شود. هر نگاه، هر واکنش و هر قضاوت، بخشی از صحنه‌ای است که ما در آن بازی می‌کنیم. فهم این موضوع به ما کمک می‌کند روابط اجتماعی را بهتر درک کنیم و نسبت به رفتار خود و دیگران آگاه‌تر باشیم.
در پایان می‌توان گفت نظریه نمایشی اروین هافمن، ابزاری قدرتمند برای فهم رفتار اجتماعی است. این نظریه به زبان ساده می‌گوید انسان‌ها برای دیده شدن، پذیرفته شدن و معنا دادن به زندگی اجتماعی خود، نقش بازی می‌کنند. کنش نمایشی نه نشانه ضعف انسان است و نه فریب. این کنش، راهی است برای زندگی در کنار دیگران و ساختن تصویری که امکان ادامه تعامل اجتماعی را فراهم می‌کند.

زمانی که فرد در شرایط بحران، شکست یا فشار روانی قرار می‌گیرد، نحوه ارائه خود به دیگران می‌تواند به او احساس کنترل بدهد. فردی که می‌تواند آرامش، امید یا توانمندی را به نمایش بگذارد، حتی اگر در درون دچار اضطراب باشد، اغلب سریع‌تر به تعادل بازمی‌گردد. این نمایش بیرونی به‌تدریج بر تجربه درونی نیز اثر می‌گذارد. رفتار آرام، ذهن را آرام‌تر می‌کند. کنش نمایشی در اینجا به ابزاری برای تنظیم هیجان و تقویت تاب‌آوری روانی تبدیل می‌شود.
در تاب‌آوری هیجانی، کنش نمایشی نقش تنظیم‌کننده دارد. انسان‌ها یاد می‌گیرند احساسات خود را در موقعیت‌های اجتماعی مدیریت کنند. پنهان کردن خشم در جمع، کنترل ترس در موقعیت‌های حساس و نمایش امید در شرایط ناامیدکننده نمونه‌هایی از این فرایند هستند. این مدیریت هیجان به فرد اجازه می‌دهد روابط خود را حفظ کند و از انزوای اجتماعی جلوگیری شود. ارتباط پایدار یکی از پایه‌های تاب‌آوری هیجانی است.

 

💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید

📜 قوانین ارسال نظرات کاربران
  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم ایران مدیکال منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *