این روانشناس گفت: اختلال یادگیری به توانایی مغز در دریافت، پردازش و ارسال اطلاعات گفته میشود و کودکانی که دچار این اختلال هستند در خواندن، نوشتن و درک مفاهیم ریاضی مشکل دارند.
علائم این اختلال متفاوت است و تشخیص اولیه آن بر عهده والدین است اما تشخیص نهایی بر عهده روانشناس یا روانپزشک است، از جمله علائم اختلال یادگیری میتوان به اختلال در توجه و تمرکز، اختلال در یادگیری مهارتهای جدید و اعداد و حروف الفبا اشاره کرد همچنین این کودکان معمولاً حافظه ضعیفی دارند و دیر شروع به صحبت میکنند.
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی میتوانند بر ایجاد این اختلال تاثیرگذار باشند، گفت: علت اصلی این اختلال ناشناخته است اما یک سری عوامل همچون زمینه خانوادگی و ژنتیکی، آسیبهای روانی، مشکلات دوران نوزادی و رحمی مثل تولد زودرس، رشد ناکافی در داخل رحم، ضربه به سر و همچنین عفونتهایی که سیستم عصبی را درگیر میکنند اشاره کرد.
این روانشناس افزود: اختلال یادگیری باید از طریق بررسی بالینی، تاریخچه رشدی و پزشکی، گزارش نمرات آزمون و تست IQ سنجیده شود، اگرچه که این کودکان از نظر بهره هوشی ممکن است هیچ مشکلی نداشته باشند و اکثراً طبیعی یا حتی بالاتر از حد طبیعی نیز هستند.
چراغی در خصوص درمان نیز گفت: رایجترین روش درمانی، آموزش ویژه است، قبل از شروع درمان مربیان آموزش دیده باید یک ارزیابی تشخیصی ویژه انجام دهند و هدف این است که پتانسیل و ظرفیت تحصیلی و سطح عملکرد تحصیلی کودک را ارزیابی کنند همچنین ممکن است متخصصان سایر رشتهها مانند کاردرمانگر یا گفتار درمانگر نیز در فرایند درمان شرکت کنند. این اختلال هیچ درمان قطعی ندارد اما تشخیص و مداخله زود هنگام میتواند اثرات آن را بسیار کاهش دهد.
اگر فردی نتواند اطلاعات را درک و پردازش کند قطعاً دچار سردرگمی، ناامیدی و ترس میشود که مهارتهای مقابلهای مناسب میتواند کمک کننده باشد، این اختلال معمولاً در پایان سال تحصیلی اول کودک خود را نشان میدهد.
این روانشناس افزود: مرحله تشخیص یک شروع است و بعد از آن کار همگانی برای درمان شروع میشود همچنین والدین باید توصیهها و دستورالعملها را یاد بگیرند کلید کار با یک کودک دچار اختلال یادگیری صبر است.
چراغی ادامه داد: معلمان هم در زمینه درمان فوق العاده موثر هستند، این معلمها بعد از اینکه اختلال تشخیص داده شد باید بتوانند برنامههای آموزشی ویژهای را برای دانشآموز خود در نظر بگیرند، درک شرایط دانشآموز و همدلی به تنهایی کافی نیست، بلکه یک معلم ابتدایی حرفهای باید تلاش کند که از تکنیکهای تدریس اثربخش برای این دسته از شاگردان استفاده کند. اگر این اختلال توسط معلمان تشخیص داده شد، قدم اول مطلع کردن والدین است، معلمان میتوانند برای این دسته از دانشآموزان تکنیکهای خاص مثل تقسیم کردن درسها به قسمتهای کوچکتر استفاده کند.
تکنیک دوم درمان که توسط معلمان باید اجرا شود این است که درس را شخصیسازی کند چرا که آنها با سایر همکلاسیهای خود متفاوت هستند همچنین تکنیک سوم که معلمان میتوانند از آن استفاده کنند سازماندهی اطلاعات بهصورت بصری است تا بتوان اطلاعات را به صورت دیداری پردازش کنند از این مسیرها میتوان برای آموزش کودکان استفاده کرد.
این روانشناس افزود: اختلال یادگیری هیچگاه نمیتواند مانع از پیشرفت کودک شود شاید کودک در درک یکسری مطالب مشکل داشته باشد اما میتوان کودک را در جنبههای دیگری آموزش داد و حتی آنها را به افرادی موفق تبدیل کرد.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید