0

تاثیر روانشناسان مشهور آلمانی بر روانشناسی مدرن

تاثیر روانشناسان مشهور آلمانی بر روانشناسی مدرن
بازدید 10
تاثیر روانشناسان مشهور آلمانی بر روانشناسی مدرن
روانشناسی در آلمان از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ این علم برخوردار است، به ویژه با تأسیس اولین آزمایشگاه روانشناسی در سال 1879 توسط ویلهلم وونت. وونت، که به عنوان “پدر روانشناسی تجربی” شناخته می‌شود، با تأکید بر روش‌های علمی و تجربی، روانشناسی را از فلسفه جدا کرده و آن را به عنوان یک علم مستقل معرفی کرد.

آلمان به عنوان مهد روانشناسی شناخته می‌شود و بسیاری از نظریه‌پردازان برجسته مانند فروید و اریک اریکسون در این کشور فعالیت کرده‌اند. اولین آزمایشگاه روانشناسی جهان نیز در آلمان و به دست ویلهلم وونت تأسیس شده است.

آلمان دارای حدود ۲۰ دانشگاه در بین برترین مؤسسات روانشناسی جهان است و به عنوان سومین کشور در این زمینه پس از ایالات متحده و بریتانیا شناخته می‌شود.

روانشناسی در آلمان از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ این علم برخوردار است. این کشور به عنوان زادگاه بسیاری از نظریه‌پردازان بزرگ روانشناسی، نظیر زیگموند فروید، نقشی بسیار مهم در توسعه این رشته ایفا کرده است.

آلمان با داشتن دانشگاه‌های معتبر و برنامه‌های آموزشی پیشرفته، فرصت‌های مناسبی برای تحصیل و تحقیق در زمینه روانشناسی فراهم می‌کند. همچنین، بازار کار روانشناسی در آلمان به دلیل نیاز روزافزون به خدمات روانشناختی و مشاوره، در حال رشد است. این عوامل باعث جذب دانشجویان و پژوهشگران بین‌المللی به این کشور شده است. آلمان به عنوان یکی از مراکز مهم روانشناسی در تاریخ، میزبان تعدادی از مشهورترین روانشناسان جهان بوده است.

در اینجا به معرفی برخی از این شخصیت‌های برجسته می‌پردازیم:
 ویلهلم وونت (Wilhelm Wundt)
ویلهلم وونت به عنوان پدر روانشناسی تجربی شناخته می‌شود. او در سال 1879 اولین آزمایشگاه روانشناسی را در دانشگاه لایپزیگ تأسیس کرد و با استفاده از روش‌های علمی به مطالعه فرآیندهای ذهنی پرداخت. وونت پایه‌گذار رویکرد ساختارگرایی در روانشناسی است.

ویلهلم وونت، متولد ۱۶ آگوست ۱۸۳۲ در آلمان، به عنوان **پدر روانشناسی تجربی** شناخته می‌شود. او در سال ۱۸۷۹ اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در دانشگاه لایپزیگ تأسیس کرد، که نقطه عطفی در تاریخ روانشناسی به شمار می‌آید و آغازگر روانشناسی مدرن محسوب می‌شود.

وونت با تأکید بر روش‌های علمی و تجربی، روانشناسی را از فلسفه جدا کرد و به عنوان یک علم مستقل معرفی نمود. او معتقد بود که می‌توان حالات ذهنی را به صورت علمی مطالعه کرد و برای این منظور از روش «درون‌نگری» استفاده کرد. این روش شامل مشاهده دقیق و تحلیل تجربیات ذهنی افراد است. وونت تلاش کرد تا افکار و احساسات را به عناصر بنیادی خود تجزیه کند، مشابه آنچه که یک شیمیدان با ترکیبات شیمیایی انجام می‌دهد.

او همچنین اولین نشریه علمی در زمینه روانشناسی را در سال ۱۸۸۱ منتشر کرد و به تربیت ۱۸۶ دانشجوی فارغ‌التحصیل پرداخت که ۱۱۶ نفر از آنان در رشته روانشناسی بودند. این امر به گسترش نظریات او کمک شایانی کرد. یکی از شاگردان او، ادوارد تیچنر، نظریه ساختارگرایی را توسعه داد که بر تحلیل عناصر اساسی ذهن تأکید داشت.

وونت بر سه حوزه اصلی عملکرد ذهنی تمرکز داشت: افکار، تصاویر و احساسات. این حوزه‌ها همچنان در روانشناسی شناختی مورد مطالعه قرار می‌گیرند و نشان‌دهنده تأثیر عمیق او بر این رشته هستند. با وجود انتقادات نسبت به روش درون‌نگری، سهم بزرگ وونت این بود که ثابت کرد روانشناسی می‌تواند یک علم تجربی معتبر باشد و رویکردهای علمی جدیدی را در تحقیقات روانشناختی معرفی کند. او در ۳۱ اوت ۱۹۲۰ درگذشت، اما میراث علمی‌اش همچنان زنده است و الهام‌بخش نسل‌های آینده روانشناسان خواهد بود.

زیگموند فروید (Sigmund Freud)
زیگموند فروید، اگرچه اهل اتریش است، تأثیر زیادی بر روانشناسی آلمان داشته و به عنوان بنیان‌گذار روانکاوی شناخته می‌شود. نظریات او درباره ناخودآگاه، رویاها و مکانیزم‌های دفاعی همچنان در روانشناسی مدرن مورد بحث قرار می‌گیرند.

زیگموند فروید، روانشناس اتریشی، به عنوان بنیان‌گذار روانکاوی شناخته می‌شود و تأثیر عمیقی بر روانشناسی آلمان و جهان گذاشته است. او در اواخر قرن نوزدهم، نظریه‌ای جامع درباره عملکرد ذهن انسان ارائه داد که بر اساس آن، رفتارهای نابهنجار ناشی از تعارض‌های ناخودآگاه میان سه بخش اصلی شخصیت یعنی نهاد، ایگو  و فراایگو است.

فروید بر این باور بود که آگاهی از این تعارض‌ها می‌تواند به کاهش اضطراب کمک کند و در نتیجه، روش‌های درمانی مانند تداعی آزاد و تحلیل رویا را توسعه داد.

فروید در تلاش برای درمان اختلالات روانی، به بررسی عمیق‌تر ذهن انسان پرداخت و نشان داد که بسیاری از رفتارهای ما تحت تأثیر نیروهایی قرار دارند که فراتر از آگاهی ما هستند. او معتقد بود که زندگی روانی انسان شامل دو بخش هوشیار و ناخودآگاه است، که بخش ناخودآگاه به مراتب بزرگ‌تر و تأثیرگذارتر است. این رویکرد جدید به روانشناسی، نه تنها در درمان بیماران مؤثر بود، بلکه به تغییر نگرش جامعه نسبت به طبیعت انسان و فرهنگ غربی نیز کمک کرد.

فروید همچنین مراحل رشد شخصیت را در پنج سال اول زندگی توصیف کرد و تأکید داشت که این مراحل تحت تأثیر غریزه جنسی قرار دارد. با وجود انتقادات فراوانی که به نظریات او وارد شده است، نمی‌توان انکار کرد که کارهای او بنیادهای علم روانشناسی مدرن را شکل داده و مبنای بسیاری از شیوه‌های درمانی کنونی قرار گرفته است. تأثیر وی بر ادبیات، هنر و حتی سیاست نیز قابل توجه است و آثارش همچنان مورد مطالعه و بحث قرار می‌گیرد.

 اریش فروم (Erich Fromm)
اریش فروم، روانکاو و جامعه‌شناس، به تحلیل روانکاوانه جامعه و فرهنگ پرداخته است. آثار او مانند “هنر عشق ورزیدن” تأثیر عمیقی بر روانشناسی اجتماعی داشته‌اند.
اریش فروم (Erich Fromm) یک روان‌کاو و فیلسوف اجتماعی آلمانی-آمریکایی بود که در تاریخ ۲۳ مارس ۱۹۰۰ در فرانکفورت آلمان به دنیا آمد و در ۱۸ مارس ۱۹۸۰ در سوئیس درگذشت. او به عنوان یکی از پیشگامان روان‌کاوی انسانی شناخته می‌شود و تأکید زیادی بر تأثیرات فرهنگی بر شخصیت انسان داشت.

فروم تحصیلات خود را در رشته‌های حقوق، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی ادامه داد و دکترای خود را از دانشگاه هایدلبرگ در سال ۱۹۲۲ دریافت کرد. او به عنوان یکی از اعضای مکتب فرانکفورت، به بررسی ارتباط بین روان‌شناسی و جامعه پرداخت و به نقد نظریات زیگموند فروید پرداخت. او معتقد بود که شخصیت انسان نتیجه تعامل بین فرهنگ و بیولوژی است.

از آثار مهم فروم می‌توان به کتاب‌های “فرار از آزادی” (۱۹۴۱) و “جامعه سالم” (۱۹۵۵) اشاره کرد. در “فرار از آزادی”، او به بررسی ترس انسان از آزادی و تمایل به پذیرش نظام‌های توتالیتر پرداخت. این کتاب به عنوان یکی از مبانی روان‌شناسی سیاسی شناخته می‌شود. فروم همچنین پنج نیاز اساسی انسانی را شناسایی کرد: ارتباط، ریشه‌داری، فرارفتن، حس هویت و چارچوبی برای جهت‌گیری.

فروم به شدت منتقد جامعه صنعتی و مصرف‌گرا بود و بر این باور بود که این نوع جامعه باعث بیگانگی انسان‌ها از خودشان می‌شود. او در تلاش بود تا راه‌هایی برای حفظ روح انسانی در دنیای مدرن پیدا کند و بر اهمیت عشق و ارتباطات انسانی تأکید داشت.

فروم در طول زندگی حرفه‌ای خود در دانشگاه‌های مختلفی تدریس کرد و پس از مهاجرت به ایالات متحده، به یکی از چهره‌های برجسته روان‌شناسی تبدیل شد. او همچنین با تأسیس مؤسسات مختلفی در زمینه روان‌کاوی، نقش مهمی در گسترش این علم ایفا کرد.

ماکس ورتهایمر (Max Wertheimer)
ماکس ورتهایمر یکی از بنیان‌گذاران مکتب روانشناسی گشتالت است که بر ادراک کلی تأکید دارد. این مکتب بر این اصل استوار است که “کل بزرگتر از مجموع اجزاء است.
ماکس ورتهایمر (Max Wertheimer) در ۱۵ آوریل ۱۸۸۰ در پراگ، اتریش-مجارستان به دنیا آمد و یکی از بنیان‌گذاران روانشناسی گشتالت به شمار می‌آید. او تحصیلات خود را ابتدا در رشته حقوق در دانشگاه چارلز پراگ آغاز کرد، اما به زودی به فلسفه و روانشناسی روی آورد و در نهایت مدرک دکترای خود را از دانشگاه وورزبورگ در سال ۱۹۰۴ دریافت کرد. ایشان هم به روایتی در رده روانشناسان بزرگ آلمان جای میگیرد

وَرتهایمر به خاطر کشف پدیده فی (phi phenomenon) شناخته می‌شود که به توهم حرکت مربوط می‌شود و این کشف اساس نظریه گشتالت را شکل داد. او با همکاری دو تن از همکارانش، کورت کافکا و ولفگانگ کهلر، تحقیقات مهمی در زمینه ادراک حرکت انجام داد و نتایج آن‌ها در نشریه‌ای به نام Psychologische Forschung منتشر شد.

در سال ۱۹۳۳، با افزایش فشارهای نازی‌ها، ورتهایمر به ایالات متحده مهاجرت کرد و به تدریس در مدرسه نوین تحقیقات اجتماعی در نیویورک پرداخت. او در این دوران به بررسی مسائل یادگیری پرداخت که منجر به انتشار کتاب تفکر تولیدی (Productive Thinking) شد.

زندگی شخصی او نیز شامل ازدواج با آنا کارو و چهار فرزند بود، اما زندگی مشترک آن‌ها به طلاق انجامید. ورتهایمر تا زمان مرگش در ۱۲ اکتبر ۱۹۴۳ به تحقیق و تدریس ادامه داد. او تأثیر عمیقی بر روانشناسی مدرن گذاشت و نظریاتش هنوز هم در زمینه‌های مختلف علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کورت لوین (Kurt Lewin)
کورت لوین به عنوان یکی از بنیان‌گذاران روانشناسی اجتماعی شناخته می‌شود و مفاهیمی مانند نظریه میدانی را معرفی کرده است. او مطالعات زیادی در زمینه پویایی‌های گروهی انجام داده است.
کورت لوین (Kurt Lewin) یک روانشناس آلمانی-آمریکایی است که به عنوان یکی از پیشگامان روانشناسی اجتماعی و سازمانی در قرن بیستم شناخته می‌شود.
او در تاریخ 9 سپتامبر 1890 در روستای موگیلنو در پروس (اکنون لهستان) به دنیا آمد. تحصیلات او در روانشناسی از دانشگاه برلین آغاز شد و در سال 1916 با دریافت دکتری خود پایان یافت. لوین در طول جنگ جهانی اول به عنوان سرباز خدمت کرد و به خاطر شجاعتش مدال صلیب آهنین دریافت کرد.

لوین به ایالات متحده مهاجرت کرد و در دانشگاه‌های مختلفی از جمله دانشگاه استنفورد، دانشگاه کرنل و دانشگاه آیووا تدریس کرد. او در سال 1945 مرکز تحقیقات دینامیک گروه را در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) تأسیس کرد.

یکی از مهم‌ترین نظریات لوین، نظریه میدان است که بیان می‌کند رفتار انسانی تابعی از تعامل بین فرد و محیط اوست.
لوین همچنین به توسعه تحقیق عملی* (Action Research) کمک کرد که شامل استفاده از پژوهش‌های تجربی برای حل مسائل اجتماعی است. او بر این باور بود که برای درک رفتار انسانی، باید کل زمینه روانی یا “فضای زندگی” فرد مورد بررسی قرار گیرد.

تحقیقات او بر روی دینامیک گروه‌ها و تأثیرات رهبری دموکراتیک، خودکامه و لسه‌فر بر عملکرد گروه‌ها تأثیر عمیقی بر روانشناسی اجتماعی گذاشت. لوین در 12 فوریه 1947 در ماساچوست درگذشت، اما میراث او همچنان بر نظریه‌ها و تحقیق‌های روانشناسی مدرن تأثیرگذار است.

این روانشناسان با نظریات و تحقیقات خود تأثیر عمیقی بر توسعه علم روانشناسی گذاشته‌اند و بسیاری از ایده‌های آن‌ها هنوز هم در تحقیقات و درمان‌های مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرند.
شایان توجه اینکه آلمان به عنوان یکی از مقاصد برتر برای تحصیل در رشته روانشناسی شناخته می‌شود.
دوره‌های تحصیلی روانشناسی در آلمان شامل مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است که معمولاً به زبان آلمانی و برخی به زبان انگلیسی ارائه می‌شوند.این کشور با داشتن دانشگاه‌های معتبر و برنامه‌های آموزشی پیشرفته، فرصتی عالی برای کسب دانش و مهارت‌های عملی در این حوزه فراهم می‌کند.

تحصیل در رشته روانشناسی در آلمان نه تنها به دلیل کیفیت بالای آموزش، بلکه به خاطر تنوع شغلی و بازار کار مناسب نیز جذاب است. فارغ‌التحصیلان می‌توانند در زمینه‌های مختلفی از جمله روانشناسی بالینی، مشاوره، و تحقیقات علمی فعالیت کنند.
آلمان دارای برنامه‌های مختلفی برای جذب نیروی کار ماهر است که به فارغ‌التحصیلان این امکان را می‌دهد تا پس از تحصیل، به راحتی وارد بازار کار شوند. تسلط به زبان آلمانی یکی از شرایط کلیدی برای موفقیت در این رشته است.

دانشگاه‌های برتر روانشناسی در کشور آلمان
چندین دانشگاه در آلمان به خاطر برنامه‌های روانشناسی خود شناخته شده‌اند:
– دانشگاه مانهایم: این دانشگاه به خاطر دپارتمان روانشناسی خود مشهور است و در زمینه‌های روانشناسی اقتصادی، اجتماعی و شناختی تخصص دارد. برنامه‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد این دانشگاه بر روش‌های تجربی و کاربردی تمرکز دارند.

– TU Dresden: این دانشگاه از نظر تحقیقات و رضایت دانشجویان در رتبه بالایی قرار دارد. دپارتمان روانشناسی آن به دلیل رویکرد جامع خود در آموزش، ترکیبی از برتری تحقیقاتی و کاربردهای عملی را ارائه می‌دهد.

-دانشگاه کنستانز: این دانشگاه با تمرکز بر علوم اعصاب و علوم اجتماعی، برنامه لیسانس خود را به گونه‌ای طراحی کرده که دانشجویان بتوانند در زمینه‌هایی مانند روانشناسی بالینی و سلامت تخصص پیدا کنند.

– دانشگاه گیسن: یکی از قدیمی‌ترین مؤسسات در آلمان که رشته‌های مختلف روانشناسی از جمله روانشناسی بالینی و سازمانی را ارائه می‌دهد و به خاطر موضوعات کاربردی قوی خود شناخته می‌شود.

دوره های دانشگاهی روانشناسی در دانشگاههای آلمان معمولاً شامل مراحل زیر هستند:

– مدرک لیسانس (B.Sc.): این دوره معمولاً سه سال طول می‌کشد و شامل موضوعات اساسی مانند روانشناسی تجربی، آمار و روش‌های تحقیق است. دانشجویان می‌توانند دروس انتخابی را بر اساس علایق خود انتخاب کنند.

– مدرک کارشناسی ارشد (M.Sc.): پس از دوره لیسانس، این برنامه معمولاً دو سال طول می‌کشد و امکان تخصص در زمینه‌هایی مانند روانشناسی شناختی یا عصب‌روانشناسی را فراهم می‌کند. برخی برنامه‌ها نیز مطالعات بین‌رشته‌ای را با موضوعات دیگری مانند تجارت یا سلامت ترکیب می‌کنند
بیشتر برنامه‌ها به زبان آلمانی ارائه می‌شوند، اما تعداد فزاینده‌ای از دوره‌ها به زبان انگلیسی نیز موجود است که به دانشجویان بین‌المللی کمک می‌کند تا بدون موانع زبانی ادامه تحصیل دهند.

هزینه تحصیل در آلمان نسبت به سایر کشورهای غربی نسبتا پایین است.
بسیاری از دانشگاه‌های دولتی برای دانشجویان اتحادیه اروپا هزینه‌ای دریافت نمی‌کنند، در حالی که برای دانشجویان غیر اتحادیه اروپا هزینه‌ها ممکن است بین 0 تا 10000 یورو در هر ترم متغیر باشد. پذیرش معمولاً نیازمند مدرک کارشناسی مرتبط است، اما برخی برنامه‌ها ممکن است داوطلبانی از رشته‌های مرتبط با پیشینه کافی را نیز بپذیرند.

حمیده السادات سیاهپوشها  در جمع بندی و پایان این مطلب آورده است تحصیل در رشته روانشناسی در آلمان اغلب دسترسی به آموزشی با کیفیتی جهانی را فراهم می‌کند، همچنین دانشجویان را در یک محیط فرهنگی غنی غوطه‌ور می‌سازد که به تحقیق علمی و مسئولیت اجتماعی اهمیت می‌دهد. ترکیب شهریه‌های مقرون به صرفه، تنوع برنامه‌ها و استانداردهای تحصیلی بالا، آلمان را به گزینه‌ای جذاب برای علاقه‌مندان به روانشناسی تبدیل کرده است.
 

💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید

📜 قوانین ارسال نظرات کاربران
  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم ایران مدیکال منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *