فرد افسرده در دوران افسردگی، نه تنها تغییرات زیادی در خلقو خو و جنبههای مختلف زندگی دارد بلکه حتی ظاهر مغز او نیز با دیگران متفاوت است.
افسردگی تنها یک بیماری روانی نیست، بلکه بر جسم انسان بهویژه مغز، اثرات منفی قابلتوجهی میگذارد. وقتی به مغز افراد افسرده نگاه میکنیم، تغییرات شگفتانگیزی در ساختار و عملکرد آن مشاهده میشود.
تحقیقات جدید نشان میدهد که بخشی از مغز در افراد مبتلا به افسردگی به طور میانگین ۷۳درصد بزرگتر از مغز افراد عادی است. اما آیا واقعا شکل ظاهری مغز افراد افسرده با افراد عادی و سالم تفاوت دارد و آیا این تفاوتها در تصویربرداریهای مخصوصِ مغز مثل نوار مغز، سیتیاسکن، ام آرای و … هم خود را نشان میدهد و معلوم است؟ اصلا چه اتفاقی در مغز رخ میدهد که برخی افراد را به افسردگی دچار میکند؟
دکتر بابک قرایی مقدم، متخصص مغز و اعصاب میگوید: در برخی موارد اندازه برخی بخشهای مغز در افراد افسرده و افراد عادی متفاوت است اما حتی اگر این تفاوتها در تصویربرداریهایی مثل امآرآی و غیره معلوم نشود، شواهد علمی نشان میدهد که میزان ترشح یک سری مواد در مغز این افراد متفاوت است و فرق میکند.
موادی که به آن میگوییم نوروترانسمیتر (Neurotransmitter) یا ناقلهای عصبی که در عصبهای مختلف ترشح میشود و با همین ناقلها اعصاب به هم ارتباط پیدا میکنند. مثلا یکی از مهمترین داروهای ضد افسردگی که در دهههای اخیر برای بیماران تجویز میشود و اثر بسیار خوبی هم دارد، داروهایی هستند که تحریک سروتونین یا ترشح سروتونین یا پایداری سروتونین را در سیستم اعصاب و اثرش در مغز را بیشتر میکنند. بر اساس این نظریه میتوان گفت میزان ترشح سروتونین در افرادی که دچار افسردگی هستند، به احتمال قوی کمتر شده است.
سروتونین، یکی از هورمونهای حیاتی در بدن است که در عملکرد سلولهای مغزی نقش مهمی را ایفا میکند. این هورمون که به هورمون شادی معروف است، با احساس غم و ناراحتی و به طور کلی روحیه افراد ارتباط مستقیمی دارد و به تنظیم خواب و ایجاد حس شادی و تثبیت خلقوخو کمک میکند. درواقع سروتونین به عنوان یک انتقالدهنده عصبی، سیگنالهایی را بین سلولهای عصبی منتقل و شدت آنها را تنظیم میکند.
در ادامه به شما میگوییم ظاهر مغز در فرد افسرده چه تغییرات عجیبی میکند و راهکارهایی را میگوییم که بدانید مغز حتی در تاریکترین روزها نیز ظرفیت بازسازی و بازگشت به زندگی را دارد!
مغز فرد افسرده چه تغییراتی میکند؟
مغز فرد افسرده دچار تغییرات ساختاری و عملکردی میشود. این تغییرات میتوانند به کاهش کیفیت زندگی، کاهش توانایی تصمیمگیری و حتی تغییر در ظاهر فیزیکی مغز منجر شوند:
1. کاهش حجم مغز
پژوهشها نشان دادهاند که افسردگی میتواند به کاهش حجم برخی از بخشهای مغز یعنی هیپوکامپ منجر شود. هیپوکامپ بخشی است که در یادگیری و حافظه نقش کلیدی دارد. کاهش حجم هیپوکامپ باعث میشود حافظه کوتاهمدت ضعیفتر شده و افراد از جمله انسان افسرده نتوانند بهخوبی اطلاعات جدید را پردازش کنند.
2. کاهش ارتباطات عصبی
در مغز سالم، نورونها یا سلولهای عصبی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در مغز فرد افسرده، این ارتباطات بهدلیل کاهش تولید مواد شیمیایی مهم مانند سروتونین و دوپامین، مختل میشود. این کاهش باعث احساس بیحوصلگی، ناامیدی و کاهش انگیزه در فرد افسرده میشود.
3. فعالیت غیرطبیعی مغز
آمیگدالا بخشی از مغز است که احساسات را پردازش میکند. در فرد افسرده، این بخش بیشفعال میشود، به همین دلیل آنها اغلب احساسات منفی مانند اضطراب یا غم را شدیدتر از دیگران تجربه میکند.
ظاهر مغز فرد افسرده: پیر و چروکیده!
از لحاظ فیزیکی، مغز فرد افسرده میتواند متفاوت به نظر برسد. تغییرات زیر در ظاهر مغز مشاهده میشود:
چروکیدگی و کوچک شدن بخشها
همانطور که اشاره شد، کاهش حجم مغز میتواند بهویژه در هیپوکامپ و قشر پیشانی رخ دهد. این تغییرات ممکن است باعث شود که مغز فرد افسرده شبیه به یک ساختار چروکیده و کوچکتر از مغز افراد سالم به نظر برسد. در واقع مغز فرد افسرده پیر و چروکیده است.
تراکم کمتر ماده خاکستری
ماده خاکستری، بخشی از مغز است که شامل سلولهای عصبی میشود. در فرد افسرده، کاهش تراکم این ماده مشاهده شده است که میتواند بر تصمیمگیری، تمرکز و حافظه تاثیر منفی بگذارد.
کاهش جریان خون
در مغز فرد افسرده، جریان خون به برخی از نواحی مغز کاهش مییابد که میتواند ظاهر رنگپریده یا کمتحرکتر مغز را در اسکنها نشان دهد.
چرا مغز فرد افسرده تغییر میکند؟
عواملی مختلفی سبب تغییر مغز فرد افسرده میشود که عبارتند از:
1. استرس مزمن
استرس طولانیمدت یکی از مهمترین عوامل افسردگی و تغییرات مغز است. استرس باعث ترشح هورمون کورتیزول میشود که در مقادیر زیاد به نورونها آسیب میرساند و عملکرد هیپوکامپ را در فرد افسرده مختل میکند.
2. عدم تعادل شیمیایی
افسردگی با کاهش مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین همراه است. این مواد نقش مهمی در تنظیم احساسات و ارتباطات عصبی دارند.
3. عوامل ژنتیکی
ژنتیک نیز میتواند در آسیبپذیری افراد نسبت به افسردگی و تغییرات مغزی موثر باشد. برخی افراد بهطور طبیعی مستعد کاهش حجم هیپوکامپ یا عدم تعادل شیمیایی هستند.
4. سبک زندگی ناسالم
کمخوابی، تغذیه نامناسب و عدم فعالیت بدنی میتوانند مغز را ضعیفتر کرده و اثرات افسردگی را تشدید کنند.
آیا مغز فرد افسرده قابل بهبود است؟
خبر خوب این است که مغز فرد افسرده با درمان مناسب، میتواند بهبود یابد. روشهای درمانی زیر میتوانند به بازسازی مغز کمک کنند:
درمان دارویی
داروهای ضدافسردگی میتوانند تعادل شیمیایی مغز را به فرد افسرده بازگردانند و عملکرد هیپوکامپ و قشر پیشانی را بهبود بخشند.
رواندرمانی
تکنیکهایی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به فرد افسرده کمک میکنند که الگوهای منفی فکری خود را تغییر دهند.
ورزش و تغذیه سالم
فعالیت بدنی منظم و مصرف غذاهای غنی از مواد مغذی مانند امگا-۳ میتوانند حجم هیپوکامپ را افزایش داده و ارتباطات عصبی را در فرد افسرده تقویت کنند.
جمعبندی
افسردگی تنها یک احساس گذرا نیست؛ بلکه بیماریای است که مغز را بهطور عمیق تحت تاثیر قرار میدهد. این تغییرات میتوانند ظاهر مغز فرد افسرده را شبیه به یک ساختار کوچک و چروکیده کنند، اما با تلاش و درمان میتوان این روند را معکوس کرد. اگر افسردگی را در خود یا دیگران تشخیص میدهید، بدانید که این تغییرات قابل بهبود هستند و نباید امیدتان را از دست بدهید.
دلتا
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید