وی با بیان اینکه نسل پیشین (والدین) در اقتصادی رشد کردند که امنیت شغلی، ثبات و پسانداز ستونهای اصلی آن بودند، ادامه داد: در نتیجه، ارزش بالاتر را در مشاغل ثابت و درآمد منظم جستجو میکردند.
در مقابل، نسل جدید در عصر سرعت، تغییر مداوم و فریلنسری پرورش یافته است این نسل، رشد و رضایت را در انعطافپذیری، استقلال مالی زودهنگام و کار خلاقانه تعریف میکند، حتی اگر با ریسک بالا همراه باشد این تفاوت در درک «امنیت» شغلی، منشأ بسیاری از سوءتفاهمهاست.
شیری با تاکید بر اینکه نگرش به ماهیت پول نیز دستخوش تغییر شده است، اظهار داشت: برای والدین، پول غالباً نماد زحمت، انضباط مالی و ابزاری برای انباشت و تامین آینده دور است؛ از اینرو، پسانداز یک اصل اخلاقی محسوب میشود.
در مقابل، نسل جوانتر پول را ابزاری برای کسب تجربه، لذت بردن از لحظه و تسهیل رشد فردی میبیند این تضاد میان ارزشهای «انباشت» و «تجربه» شکاف نسلی را عمیقتر میسازد.
وی با تاکید بر اینکه تعریف موفقیت نیز دگرگون شده است، خاطرنشان کرد: در گذشته، موفقیت با شاخصهای بیرونی نظیر موقعیت اجتماعی مشخص، مدرک معتبر و درآمد مناسب سنجیده میشد اما امروزه، نسل جدید موفقیت را در شاخصهای درونی مانند رضایت شغلی، استقلال روانی، تعادل کار و زندگی و در نهایت، خودتحققیابی تعریف میکند.
دکتری روانشناسی تربیتی بیان کرد: این جا به جایی از موفقیت بیرونی به رضایت درونی، سبب میشود که والدین رفتار فرزندان را نوعی بیثباتی ببینند، در حالی که فرزندان در حال ترسیم مسیر منحصر بهفرد خود هستند.
وی با بیان اینکه از منظر روانشناسی رشد، این تعارضات ریشه در نیاز طبیعی نسل جوان به هویتیابی و استقلال دارد، افزود: تلاشی برای دستیابی به «خودِ اصیل» که گاهی از سوی والدین «ناسپاسی» تعبیر میشود.
شیری با تاکید بر اینکه برای پل زدن بر این شکاف، درک متقابل ضروری است، مطرح کرد: والدین باید بپذیرند که نگرانیهایشان ریشه در ترس آنها از آسیب دیدن فرزند دارد.
وی با اشاره به اینکه فرزندان باید بپذیرند که مسئولیتپذیری مالی در کنار زندگی لحظهای ضروری است، ادامه داد: گفتگوی بدون قضاوت و آموزش سواد مالی و هیجانی میتواند به هر دو نسل کمک کند تا مسیری مشترک بر پایه احترام متقابل داشته باشند.
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید