
متخصص اعصاب و روان در ادامه میگوید: ” استرس همراه با افزایش کارکرد دستگاه عصبی سمپاتیک و ترشح کاتکول آمینهاست و کاهش آن با افزایش قدرت ایمنی بدن همراه خواهد بود. کاهش فشار خون و بیماریهای قلبی، بهبود جریان خون و عملکرد دستگاه گوارش به خنده و افزایش مکرر آن در زندگی نسبت داده میشود.
همچنین در بیمارانی که تحت عمل جراحی ارتوپدی قرار داشتند و فیلمهای کمدی تماشا میکردند نیاز کمتری به مسکن برای تسکین درد گزارش شده که آن را ناشی از افزایش ترشح آندروفین که مسکنی درونزاست میدانند. ”
خنده، خنده میآورد و مقاومتناپذیری در برابر آن ریشه در مکانیسمهای عصبشناختی دارد. این احتمال توسط برخی از پژوهشگران مطرح شده است که انسانها دارای یک ردیاب شنوایی اختصاصی برای مغز هستند. به عبارت دیگر یک خندهیاب سمعی بهصورت مدار عصبی در مغز موجود است که منحصراً به خنده پاسخ میدهد. از آنجا که خمیازه هم مانند خنده مسری است، ساز و کار مشابهی نیز در مورد آن مطرح شده است؛ منتهی بهصورت ردیابی که در حوزه دیداری عمل میکند و با تحریک بینایی فعال میشود.

این الگو نشان دهنده اولویت گفتار و سخن گفتن برخنده است. امـا مهمترین وجه در توضیح و تبیین خنده، وجه اجتماعی آن است زیرا خنده بیشتر رفتاری اجتماعی است که در حضور مخاطب معنا و مفهوم پیدا میکند و بروز مییابد.
خنده در جمع و موقعیتهای اجتماعی 30بار بیشتر از تنهایی روی میدهد. در تنهایی ممکن است افراد احساس شادی کنند و لبخند بزنند ولی کمتر پیش میآید که بخندند. در حقیقت خنده پیام یا نشانهای است که برای دیگران ارسال میکنیم و وقتی مخاطبی نباشد ناپدید میشود. از آنجا که خنده پیوند و اعتماد میان افراد را برقرار میسازد، یکی از بهترین راهها برای ایجاد استحکام و گرمی یک رابطه است. حال وهوای احساسی ناشی از خنده به پیوند نزدیکتر میان افراد میانجامد و سبکباری ناشی از آن اضطراب و خشم را فرو مینشاند و مصاحبت دیگران را دلنشین میکند. ارزش و تأثیر مثبت خنده به فردی که میخندد محدود نمیشود زیرا چنان که گفتیم خنده مسری است و موجب تغییر حالت روحی دیگران و بهتر شدن حال آنان میشود.
خنده در حقیقت نوعی حمایت اجتماعی را فراهم میسازد که با ارتقای کیفیت، رابطه افزایش سلامت جسمانی و روانی را درپی خواهد داشت. در مورد تأثیر مثبت خنده بر سلامتی بسیار گفتهاند و نوشتهاند. در یک ضربالمثل ایرانی آمده که ” خنده بر هر درد بیدرمان دواست”.
بسیاری از این قبیل اظهارنظرها مبالغهآمیزند و برمبنای یافتههای علمی صورت نمیگیرند. امـا طبیعی است که چون خنده فشار روانی و استرس را کاهش میدهد و روابط را بهبود میبخشد تأثیر مثبتی بر سلامتی دارد. استرس و اضطراب و نگرانی حاصل از آن، مادر بیماریهاست. استرس همراه با افزایش کارکرد دستگاه عصبی سمپاتیک و ترشح کاتکول آمینهاست و کاهش آن با افزایش قدرت ایمنی بدن همراه خواهد بود.
کاهش فشار خون و بیماریهای قلبی، بهبود جریان خون و عملکرد دستگاه گوارش به خنده و افزایش مکرر آن در زندگی نسبت داده میشود. همچنین در بیمارانی که تحت عمل جراحی ارتوپدی قرار داشتند و فیلمهای کمدی تماشا میکردند نیاز کمتری به مسکن برای تسکین درد گزارش شده که آن را ناشی از افزایش ترشح آندروفین که مسکنی درونزاست میدانند. طبیعی است که کاهش تنش و فشار روانی بر اثر خنده برابر با بروز احساسی بهتر در افراد است.
خنده خستگی را برطرف و انرژی مثبت ایجاد میکند. بعضی از روانشناسان براین باورند که خنده موجب تخلیه انرژیهای واپس زده و سرکوبشده میشود و به تعادل روحی کمک میکند و به همین دلیل پس از خنده احساس آرامش بر وجود انسان مستولی میشود. در مورد خنده تفاوتهای جنسی و سنی معناداری به چشم میخورد. کلاً زنان بیشتر از مردان میخندند و در طلب شوخ طبعی هستند ولی این مردان هستند که بیشتر از زنان موجبات بروز و وقوع خنده را فراهم میکنند. به همین دلیل تعداد کمدینها و طنزپردازان مرد بیشتر است. از سوی دیگر زنان نسبت به مردانی که آنها را بخندانند کشش بیشتری نشان میدهند و مردان نیز به زنانی که در حضور آنان از صمیم قلب بخندند بیشتر علاقهمند هستند.
بر اساس برخی پژوهشها خنده زنان بیشتر از مردان نشانه آشکار وجود یک رابطه سالم است. امـا متأسفانه با گذشت زمان و افزایش سن شاهد کاهش بروز خنده در روابط هستیم. حال آنکه گفته میشود لبخند، اکسیر جوانی است و لبخندزدن باعث میشود افراد جذابتر، سرزندهتر و جوانتر بهنظر برسند.
نکته آخر در باب خنده ارتباط آن با شخصیت افراد است. برمبنای آنچه ذکر شد خنده اختصاص به نوع خاصی از شخصیت در طبقهبندیهای مرسوم شخصیت ندارد و تأثیرات مثبت آن هم در تمام انواع شخصیت صادق است. همچنین میدانیم که برخی از افراد خوشرو و بشاشاند و بعضیها عبوس و اخم آلود هستند و بهطور طبیعی کمتر میخندند. این امر به مشربخوش یا حالت شوخ طبعی باز میگردد که از سویی یکی از ساختکارهای دفاعی بالغانه و انطباقی انسان محسوب میشود و از سوی دیگر مبین اتخاذ نوعی دیدگاه کلــی خوشبینانه نسبت به جهان است که دست در دست هم منجر به ایجاد یک ساختار احساسی سالم و سازنده در فرد میشود و روابط او را بهبود میبخشد.
در مقابل افراد عبوس، ماسکی بر چهره دارند که در روابط با دیگران همچون دیواری عمل و ضعف درون آنان را پنهان میکند؛ ضعفی که حامل مجموعهای از احساسات و حالات منفی مانند کاهش اعتماد به نفس، احساس بیم و وحشت، سوءظن، خصومت، حقارت و عصبیت است.
میتوان گفت افراد عبوس شخصیت انسانی خود را در پشت ماسکی که بر صورت زدهاند زندانی کردهاند. پس میتوان گفت خندیدن و لبخند زدن، مسئولیتی است که فرد نسبت بهخود، دیگران و جامعه دارد و باید ادا شود لذا غلبه چهرههای عبوس در یک جامعه حاکی از وجود نوعی آسیب روانی عمومی است که سلامت جامعه و آحاد آن را تهدید و در نهایت زندگی را مسخ و تحریفمیکند.
ضربالمثلی انگلیسی میگوید: دنیا مانند آینه است، اگر در آن بخندی به تو میخندد و اگر… .
💬 نظرات خود را با ما در میان بگذارید